آرزوهای نجیب

بایگانی
پیوندها

پایتخت فراموشی

يكشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۴، ۰۶:۲۲ ب.ظ
می دونید یکی از لذت هایی که آدم می بره چیه اینکه مثلا توی یه جمع نشسته باشید  بعد یکی بدون اینکه شما رو بشناسه ، کلی پشت سرتون حرف بزنه . آی کیف میده . بیشترین کیفش اینه که وقتی همه ی حرفهاش رو زد ، زل بزنی تو چشاش بگی منو میگفتی ها ((:

خب یکی از اتفاقات خوب سال ۹۲ این بود که ما حسین جعفریان رو شیراز دیدیم آقا ما اونروز کلی خر کیف شدیم . حالا بعد از دو سال به طور اتفاقی برخوردم به پست یه بنده خدایی که توی اون جلسه شرکت داشته و جالب اینجاست کلی هم مثل اینکه بنده و خواهر گرام بنده روی اعصابش بودیم . این شما و این هم فحش هایی که به ما داده (اینجا کلیک کنید )

اون دختره ی جیغ جیغو بی ادب و حرص درار منقد همشهری جوان منظورش منم ، اون طرفدار احمدی نژاد منظورش خواهرم بوده ! بی معرفت نگفت بیاد به خودمون بگه که خاطرش رو مکدر کردیم چرا این مدلی پشت سر ما صفحه می زاره :| جان من فقط اون تکه " جلسه فرهنگی و ادبی را به گند سیاستِ لوث و لوس شده‌ی این سالهای اخیر آلوده کرد "  رو دارین ((:

جعفریان



پ ن : رفقایی که توی جلسه بودید چرا نگفتید من جیغ جیغو و بی ادب بودم ؟ تو روح همگی ((:

  • گلی

نظرات (۶)

خیلی جالب بود:)
پاسخ:
جالب چه جالبی هم ((: باور کن من نه بی ادبم نه جیغ جیغو حرفهاش رو باور نکن )): 
سلام
خخخ
رفتم اون پست را خوندم ..طرف واقعا از دستت عصبانی بوده ..:) شانس اوردی ..
.من هرچی  عکس از اقای حسین جعفریان دیدم با این جلیقه خبرنگاری بوده ..:))
من خیلی نمی شناسمشون ..فقط گاهی مطلب های همشهری جوان را خوندم ..
پاسخ:
سلام 
واقعا شانس آوردم همونجا خونم رو نریخت ((: 
آره منم همیشه با همین تریپ دیدمش (:
ای بابا.
 من هم جیغ جیغو هستم و هم بی ادب. فکر کردم میتونیم یه تیم خوب بسازیم. متاسفم.
پاسخ:
آره کلا منو تو در هر زمینه یی هم تیمی های خوبی میشیم ((: 
عاقا شاید من جیغ جیغو باشم ولی به جون خودم توی اون جلسه تمام سعیمو کردم مودب و متین باشم نمی دونم چرا این مدلی درباره م گفته )):

:D
خب چرا اذیت کردید این بنده خدا رو؟ اینقد که حاضر شده توی مطلب خودش شما رو تهدید به قتل بکنه اونم با سلاح گرم یا سرد. میگم برای تکمیل این اذیت شاید بد نباشه شکایت بکنید به جرم تهدید به قتل، یه کم بیشتر اذیت بشه.
البته گاهی خانم ها و یا آقایونی که در یه موضوع مورد علاقه ی بنده سعی می کنند پابرهنه راه پیمایی کنن همین حس رو ایجاد می کنند و بهتره شما هم تا قبل اینکه سر خودتون هم بیاد یه همچین شرایطی، توبه کنید که درهای توبه همیشه بازه:)
پاسخ:
((: باور کنید اصلا نمی دونم چرا اینقد شاکیه ؟ ملت قدر نمی دونن ، نمی دونن که ما سه روز تمام   داشتیم با بچه ها توی پاتوق واسه این جلسه برنامه ریزی می کردیم  اون کار دستی های توی پاتوق نتیجه سه روز کار شبانه روزی ما بود ((: 
ولی حق با شماست من باید برم شکایت کنم ، اصلا اگه تا چند روز دیگه من به شکل مشکوکی کشته شدم بدونید کار این خانم بوده :| 
ینی کفرشو در آوردیاااا ایول ایول :DDD
پاسخ:
(( : معمار طرف شاید تا الان سلاحی خریده باشه با این حمایتت  یه دفعه دیدی آمارتو گرفت و دیگه دیگه .....
  • خانم الفــــ
  • :)))) 
    پاسخ:
    نامردا بهم نخندید :| من خیلی هم خوبم ، هم مودب و خوش صدا و بقیه ماجرا :D