دستشون هم درد نکنه(:
انتشارات آرما محبت کردن و دعوتمون کردن نمایشگاه کتاب. ولی سوالی که اینجا پیش میاد اینه که آرما جان اصلا با خودت فکر کردی که سرکار خانم محمدی توی اون شهر درندشت کجا بره؟ کارتن خواب شه یعنی؟؟؟ خب عزیزم یه هتلی، یه بلیط رفت و برگشت ترجیحا قطاری چیزی همراه دعوت نامه میفرستادی و دل ما شاد میکردی. خب آدم باید با یه امیدی یه عشقی اینهمه راه رو پاشه بیاد تهرون! بد میگم بگید بد میگی؟
پ ن: حرکتشون خیلی قشنگ بود و من هم چون معمولا برای همهچیز ذوق میکنم از دیدن این دعوت نامه هم کلی ذوق مرگ شدم. ولی مثلا اگر میاومدن یکم حوصله به خرج میدادن و برای هر کسی یه نامه کوچک می نوشتند و اینطوری دعوتنامه رو از حالت عمومی به یه دعوتنامه خصوصی تبدیل میکردند مطمئنا ذوقش بیشتر بود. منظورم اینه که آدمها با یکم وقت بیشتر صرف کردن می تونند کلی کارهای شگفت انگیز و به یادماندنیتری کنند.
- ۹۶/۰۲/۱۲