و اما طنز
بهنظرم یکی از موضوعاتی که توی ادبیات کودک و نوجوان ایران بهشدت جای خالیش احساس میشه طنزه. حالا نه اینکه همۀ حفرههای ادبیات کودک و نوجوان ایران پر شده فقط این مونده نه! چرا که ادبیات کودک و نوجوان ایران حالا حالاها کار داره که به استانداردهای جهانی برسه؛ ولی عجیب طنز جاش خالیه!
امروز داشتم به نویسندههای کودک و نوجوانمون فکر میکردم که کدومهاشون طنز کار میکنند، یاد دو نفر افتادم یکی احمداکبرپور، که من کتابهای جدیش رو خوندم و طنز ازش نخوندم ببینم که طنزهاش چه مدلیه و شهرام شفیعی که معمولاً نوجوان کار میکنه. من یکی از کتابهای طنزش رو خوندم که خیلی به دل من نشست.
هرچی فکر میکنم یادم نمیاد که نویسنده دیگهای باشه که تخصصی طنز کار کنه توی این حوزه!
نویسندههای ما معمولاً تخصصشون تلخ نوشتنه، هرچقدر سوز و گداز نوشتهها بیشتر باشه بهنظرشون خیلی کار خارقالعادهای کردند!
یادمه تابستون یه کتاب از تازههای نشر خوندم که نویسندهاش دهه شصتیه.
کتاب خیلی تلخی بود. کلاً جالب اینجاست که نویسنده تمام خاطرات دردناکی که توی مدرسه داشته و این تجربهها فقط مختص دهه شصتیها و اون موقعیت خاص بوده رو توی این کتاب آورده. خب اولین سؤالی که اینجا پیش میاد اینه که چه اصراری است که نویسندهها هرچی تلخی رو تحمل کردن رو به نسل جدید انتقال بدن؟
دوم اینکه چه ما بخوایم و چه نخوایم بچههای ما تلخی رو درک میکنند حالا چرا همه باید تلخ و جدی بنویسند تا این تلخی رو بیشتر کنند؟
یکی از تفاوتهای فاحش ادبیات کودک ما با خارجیها اینه که خارجیها تلخترین موضوعات رو به زبان طنز برای بچههاشون مینویسند. فکر کنم شاید یکی از تلخترین اتفاقهایی که ممکنه برای بچه توی سن کم بیفته، طلاق پدر و مادرش باشه. میدونید من چند کتاب کودک و نوجوان خوندم که موضوعش جدایی مادر و پدر بوده ولی طنز نوشته شده بود؟ اینقدر طنز که واقعاً اون تلخی دیده نمیشد؛ اما ادبیات ما چی، اول اینکه من دربارۀ طلاق پدر و مادر کتابی از نویسندههای ایرانی ندیدم که حالا بخواد طنز باشه یا جدی! حالا اگر خدای ناکرده گوش شیطون کر اگر نویسندهای بخواد هم بنویسه، با توجه به شناختی که من از ادبیات کودکمون دارم اینقدر این رو تلخ مینویسند که همون بهتر که ننویسند دربارهاش.
خلاصه اینکه حالا که این روزها همه توی بوق و کرنا کردند که کتاب عیدی بدهید، اگر تصمیم دارید برای بچههای فامیل کتاب هدیه بگیرید، امسال کتاب طنز بخرید براشون لطفاً. بذارید حداقل نسلهای شادتری داشته باشیم نه اینکه هر روز آمار خودکشیهای نوجوانهامون زیادتر بشه.
- ۹۶/۱۲/۲۰