آرزوهای نجیب

بایگانی
پیوندها

مورد عجیب کلیشه‌های زبان فارسی.

يكشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۷، ۱۱:۳۲ ب.ظ
به‌نظرتان در تیتر بالا کدام کلمه کلیشه است و در معنای درستش استفاده نشده؟
الف: مورد
ب: عجیب
ج: کلیشه
د: زبان فارسی!!!

دوستانی که گزینۀ الف را انتخاب کردند، یک هدیۀ خیلی توپ خودشان را مهمان کنند لطفاً. آنهایی هم که گزینۀ درست را انتخاب نکردند خودشان را موظف کنند تا آخر این پست را بخوانند؛ چون قرار است با یک کلیشۀ خیلی خفن آشنا شوند.

خب حالا به نظرتان معنی «مورد» چیست؟
جناب دهخدای نازنین هم دربارۀ «مورد» این نظر را دارند که: «راه و محل ورود، راه آب، آبخور، جای آب خوردن مردم و بهایم در صحرا، آبشخور، مشرب، مشرع، ورود، جای آمدن و محل ورود و محل فرود آمدن، زمان یا مکان ورود، درآمد و مدخل و راه و طریق و جای و محل و مقام».
الله‌اکبر کبیرا از این همه معنی.
اما از آنجایی که ما متخصص اسراف در همه‌چیز هستیم کلمۀ «مورد» را  در شکل‌های زیر هم استفاده می کنیم.

۱: کدام مورد صحیح است؟
۲: مواردی از این دست...
۳: در اکثر موارد ...
۴: خیر، موردی ندارد.
۵: طرف، مورد دارد.
۶: فردا شب در مورد همسایگی حرف می‌زنیم.
۷: یک مورد سرقت گزارش شده است.
۸: برای علی آقا دنبال مورد خوب می‌گردم.
۹: این حسابدار مورد اطمینان است.
۱۰: از جمله موارد سرقت ادبی ....
۱۱: معنای مورد نظر از عقل، آن چیزی است که ....

خب کلمه‌هایی که مناسبی که می‌توانیم برای جناب «مورد» جان استفاده کنیم.

۱: گزینه، پاسخ، احتمال؛
۲: نمونه‌هایی؛
۳: در اکثر مواقع، در اکثر اوقات؛
۴: مشکلی، ایرادی، عیبی؛
۵: مشکل دارد، مشکوک است، خرده‌شیشه دارد؛
۶: درباره، در خصوص، راجع به؛
۷: فقره؛
۸: همسر مناسب، خانۀ خوب، شغل؛ (در این مثال باید ببینم منظور گوینده از مورد چی بوده و کلمۀ مناسب آن را جایگزین کنیم.)
۹: مطمئن.
۱۰: مصادیق.
۱۱: مدنظر.

اگر دقت کرده باشید در هیچ‌کدام از گزینه‌ها «مورد» را در جای مناسبش استفاده نکردیم. طفلی «مورد»، بیچاره «مورد».

یک وقت‌هایی هم «مورد» عزیز باعث درازنویسی می‌شود. مثلاً می‌گوییم: «مورد بررسی قرار داد»، در حالیکه خیلی راحت می‌توانستیم بگویم «بررسی کرد».


::: منبع با کلی خودشیرین‌بازی مجلهٔ انشا و نویسندگی

  • گلی

نظرات (۶)

  • میرزا محمّد مُهاجِر
  • 1. این حرکتِ ابتدایِ متن خیلی نامردی بود. مجبورمون کردید بخونیم!
    2. فقط مثال شماره 8!
    3. تو رشته ی ما، خودمون رو راحت می کنیم. به جای مورد، میگیم کیس.
    پاسخ:
    ۱: تا باشه از این مجبوری‌ها، اعتراف کنید پست ارزشمندی بود. ((:

    ۲:‌ان‌شالله که مثال ۸ براتون اتفاق بیفته. اتفاق‌های عاشقانۀ ناب.

    ۳: دقیقاً.
    این کلمه مورد مثل کلمه چیز(چی) می‌مونه. یعنی جای هرچیزی قرارش می‌دیم. مثلاً همین چیز رو می‌گیم، چیز رو بده. اون چیزه کجاست؟ اون چیز بود گفتما. چیز شد. بعدش دیگه نشد که چیز کنیم. :|
    در مورد مورد هم باز همین شکلیه. هی مورد مورد می‌کنیم. جالب اینکه همه هم می‌فهمیم!
    پاسخ:
    دقیقاً.

    امروز موقع حرف زدن، هی می‌خواستم یه کلمه حرف بزنم، هی می‌گفتم مورد. لامصب کم هم نیست توی گفت‌وگوی روزانه‌مون.
    اینا همش برای اینه که کلمه بلد نیستیم. ذهنمون تنبل شده. دنبال دم‌دستی‌ترین کلمه است.
    چه جالب!
    ممنون ...

    شما در چه زمینه ای تحصیل کردید؟
    پاسخ:
    خواهش می‌کنم.

    ادبیات (:
    آقا ازون وقتی که وب جدید نسرین و این پست های جدید تو رو میخونم، می ترسم پست بذارم! :-)))
    پاسخ:
    نه خانم دکتر چه ترسی. این مدل پست‌ها فقط برای اینه که ذهنمون یه تلنگر بخوره همین. نترسید ادامه بدید به نوشتن(:
    منم همونی که هوپ گفت :دی

    دمت گرم که می‌نویسی اینا رو.
    پاسخ:
    ای بابا، نترسید نترسید ما همه باهم هستیم ((:

    فدای تو.
    به قول ننه جون رقی، خدا خوبت کنه، این چه کاریه، دیگه می‌ترسم حرف بزنم حتی با کودک و واعظ درونم... فکر کنم باید دیگه برم سراغ زبان اشاره :| 
    از حرف زدن هم افتادم، چه برسه نوشتن :/
    پاسخ:
    جواب کامنت حنا(: