کاش اشیا حرف میزدند.
سه شنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۷:۵۱ ب.ظ
امروز خانم بئاته شفر کلاس نویسندگی خلاق برگزار کردند. با خودم گفتم من که تا تهران اومدم، این کارگاه رو هم برم.
توی کارگاه خانم شفر گفتند، یکی از روشهای خوددرمانی اینه که ذهنتون رو آزاد کنید و اجازه بدید که کلمههاتون خودشون تراوش کنه.
متن زیر نتیجهٔ این ترواشات ذهنی است.
پ ن: متن هیچ مخاطب خاص واقعی، مجازی، نیمهمجازی ، عشقی، کراشی و ... ندارد.
اگر اشیا میتوانستند حرف بزنند
صفحهکلیدت دربارهٔ من چه میگفت؟
یا حتی یادداشتهایت.
هندزفریت شاید بتواند بهیادت بیاورد که کدام آهنگ را در کدام روز پاییز، زمستان و حتی بهار بهیادم گوش دادی.
کاش اشیا هم میتوانستند حرف بزنند.
اشیا شاید صادقتر باشند.
مثلاً کفشهایت، شاهد است کدام خیابانها را با من و حتی خیال من راه رفتی.
اشیای من امروز دلشان وراجی میخواهند تا کلمهها را بهم ببافند و داستانی شاید خلاق، خلق کنند.
و قسم به قلم
و انأ: کیف حالک جداً؟
و قسم به تو
I keep you with me in my heart
و قسم به ما.
+ قاعدتاً ادامه داره، به محض کامل شدنش میذارمش فعلاً داغ داغش اینه.
++ توی این کارگاه کلی نویسندهٔ کله گنده بود با دیدن هیچکدومش ذوق نکردم، الا بلاگر محبوبم نیکولای آبی.
- ۹۷/۰۲/۱۸