آرزوهای نجیب

بایگانی
پیوندها

کاش اشیا حرف می‌زدند.

سه شنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۷:۵۱ ب.ظ
امروز خانم بئاته شفر کلاس نویسندگی خلاق برگزار کردند. با خودم گفتم من که تا تهران اومدم، این کارگاه رو هم برم. 
توی کارگاه خانم شفر گفتند، یکی از روش‌های خوددرمانی اینه که ذهنتون رو آزاد کنید و اجازه بدید که کلمه‌هاتون خودشون  تراوش کنه. 
متن زیر نتیجهٔ این ترواشات ذهنی است.

پ ن: متن هیچ مخاطب خاص واقعی، مجازی، نیمه‌مجازی ، عشقی، کراشی و ... ندارد. 

اگر اشیا می‌توانستند حرف بزنند
صفحه‌کلیدت دربارهٔ من چه می‌گفت؟
یا حتی یادداشت‌هایت.

هندزفریت شاید بتواند به‌یادت بیاورد که کدام آهنگ را در کدام روز پاییز، زمستان و حتی بهار به‌یادم گوش دادی. 
 
کاش اشیا هم می‌توانستند حرف بزنند.
اشیا شاید صادق‌تر باشند.
مثلاً کفش‌هایت، شاهد است کدام خیابان‌ها را با من و حتی خیال من راه رفتی.

اشیای من امروز دلشان وراجی می‌خواهند تا کلمه‌ها را بهم ببافند و داستانی شاید خلاق، خلق کنند.

و قسم به قلم
 و انأ: کیف حالک جداً؟
و قسم به تو

I keep you with me in my heart

و قسم به ما.





+ قاعدتاً ادامه داره، به محض کامل شدنش می‌ذارمش فعلاً داغ داغش اینه.

++ توی این کارگاه کلی نویسندهٔ کله گنده بود با دیدن هیچ‌کدومش ذوق نکردم، الا بلاگر محبوبم نیکولای آبی.
  • گلی

نظرات (۶)

چقدر قشنگ بود :)
وای نیکولا ! ^-^
پاسخ:
قشنگ خوندیش(:
نیکولا عین وبلاگش بود، ساده و صمیمی و مهربون 😍
سلام زیارت نیکولای آبیتون قبول‎:)‎
بالاخره بعد از مدتها پرسون پرسون دنبال وریا بودن توی نمایشگاه از آرما تونستم بخرم‎:D
پاسخ:
سلام سلام (: 

ممنون. 
پس منتظر می‌مونم بخونیش نظرت رو بگی(:

راستی امروز ساعت ۴ تا ۶ غرفهٔ نشر آرما هستم(:
سلام من هم توی کارگاه حضور داشتم :)
اسم شما چیه؟
پاسخ:
سیده‌زهرا محمدی.
شما کدوم بودید؟ 
محدثه سادات حبیبی
داستانمو راجب کفش های قرمز خوندم :)
پاسخ:
شما روز پنجشنبه بودید؟ 

بله :)

پاسخ:
خب ما سه‌شنبه بود کارگاهمون (:
آهان آخه نیلوفر (نیکولا) روز پنج شنبه هم بود :)
به هرحال موفق باشید سر این موضوع وبلاگتون رو توی سرچ گوگل پیدا کردم به نظر جالب میاد :) 
پاسخ:
جالب خوندیش عزیزم. 
ممنون از نگاه پر مهرت (: