آرزوهای نجیب

بایگانی
پیوندها

اگر می‌توانستم.

سه شنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۲:۲۷ ب.ظ

اگر داغ، رسم قدیم شقایق نبود
اگر دفتر خاطرات طراوت پر از ردپای دقایق نبود
اگر ذهن آیینه خالی نبود
اگر عادت عابران بی خیالی نبود
اگر گوش سنگین این کوچه ها
فقط یک نفس می توانست
طنین عبوری نسیمانه را به خاط سپارد
اگر آسمان می توانست ، یکریز
شبی چشمهای درشت تو را جای شبنم ببارد
اگر رد پای نگاه تو را باد و باران
از این کوچه ها آب و جارو نمی کرد
اگر قلک کودکی لحظه ها را پس انداز می کرد
اگر آسمان سفره هفت رنگ دلش را برای کسی باز می کرد
و می شد به رسم امانت
گلی را به دست زمین بسپریم
و از آسمان پس بگیریم
اگر خاک کافر نبود
و روی حقیقت نمی ریخت
اگر ساعت آسمان دور باطل نمی زد
اگر کوها کر نبودند
اگر آبها تر نبودند
اگر باد می ایستاد
اگر حرفهای دلم بی اگر بود
اگر فرصت چشم من بیشتر بود
اگر می توانستم از خاک یک دسته لبخند پرپر بچینم
تو را می توانستم ای دور از دور یک بار دیگر ببینم”

― قیصر امین‌پور


دریافت
حجم: 217 کیلوبایت

  • گلی

نظرات (۴)

چقدر این شعر قشنگه :)
و شما هم قشنگ خوندینش، فکر‌میکردم لهجه داشته باشینا :)
پاسخ:
صدای من نیست.
صدای یکی از دوستام هست (:
به‌به:)

یک کلبه ی خراب و کمی پنجره

یک ذره آفتاب و کمی پنجره

ای کاش جای این همه دیوار و سنگ

آیینه بود و آب و کمی پنجره

در این سیاه چال سراسر سوال

چشم و دلی مجاب و کمی پنجره

بویی ز نان و گل به همه می رسید

با برگی از کتاب و کمی پنجره

موسیقی سکوت شب و بوی سیب

یک قطعه شعر ناب و کمی پنجره

 

((قیصر امین پور))
پاسخ:
به‌به (:
به به :)
پاسخ:
(:
عالیه ممنون:)
پاسخ:
فدای تو (: