آرزوهای نجیب

بایگانی
پیوندها

روز ششم.

يكشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۷، ۱۱:۱۷ ق.ظ

رفیق شفیق من فقط وقتی اینقدر مهربون میشه که سفر باشه. اگر توی ایران بود به‌جای اون بانو می‌گفت: فلان فلان شدهٔ بی‌بصیرت مثلاً.





پ ن: رفیق شفیقمون فرمودند، اگر سفر می‌کردی می‌فهمیدی دنیا یه جور دیگه هم هست، دنیایی پر از آرامش، بی‌دغدغه، خالی از روابط زجرآور، پر ازخنده، موسیقی و رقص.

حالا من اهل رقص نیستم؛ ولی خب بقیه اش رو قبول دارم.


  • گلی

نظرات (۲)

خب منم دلم سفر می خواهد 
اول اینکه وقتشو ندارم الان 
دوم . دلم دریا می خواهد ولی از شمال متنفرم و تا اخر عمرم دیگه نمی خواهم برم سوم مشهد ..نمی دونم ..هم دلم می خواهد هم منتظرم خودشون یه کاری کنند 
چهارم .دلم تنهایی رفتن می خواهد که محدویت های خانوادگی هست 
پنجم . دلم گرفته 
ششم .وقت ندارم ..به شدت باید درس بخونم 
هفتم این چه کامنتیه من نوشتم 
پاسخ:
چرا ما هیچ‌وقت برای خودمون وقت نداریم؟

چو از این کویر وحشت/ به سلامتی گذشتی
به شکوفه‎ها، به باران، برسان سلام ما را
پاسخ:
با این وضع نابسمان کشور که آدم از یک ثانیۀ دیگه‌اش خبرنداره بعید می‌دونم بتونم از این دیونه‌خونه * بزنم بیرون :|

* البته دور از جون دوستان