آرزوهای نجیب

بایگانی
پیوندها

ممنون از همهٔ اونایی که به عقب برنگشتند.

سه شنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۷، ۱۱:۰۹ ب.ظ

روحانی یک جوری ... توی ممکلت که خود امام‌زمان هم بیاد دیگه نمی‌تونه این مملکت رو سروسامان بده.


فقط نمی‌دونم آقای خامنه‌ای تا کی می‌خواد سکوت کنه؛ یعنی له‌شدن ما رو نمی‌بینه یا ازمون انتظار له‌شدگی بیشتری داره یا چی دقیقاً؟

  • گلی

نظرات (۷)

اره بخدا
البته ایشون رهبره
حتما داره یه چیزیومیبینه که ما نمیبینیم
پاسخ:
نمی‌دونم والا.

من از مورد دومیه بیشتر دلخورم
پاسخ:
منم.
در واقع از روحانی و دارودسته‌اش هیچ انتظاری ندارم. تمام دلخوشیم ایشون بودند که فعلاً سکوت کردند.
آنچه من می‌بینم من رو یاد یک بیت شعری می‌اندازه از هم‌شهری‌ شما حافظ، که استاد شجریان در آلبوم بیداد می‌خونه:

شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
مهربانی کی سرآمد مهربانان را چه شد...
پاسخ:
توی یه خانواده هم بچه‌ها به پدر و مادرشون نگاه می‌کنند و همون کار رو تکرار می‌کنند.

مردم یه جامعه هم به بالا دستی‌هاشون نگاه می‌کنند. وقتی همۀ اون بالایی‌ها نامهربونند و به کفششون نیست که مردم دارند این پایین چی می‌کشند از مردم عادی چه انتظاری دارید؟

صبح رفته بودم پارک. صبح زود بود. هنوز آدم‌های زیادی توی کوچه و خیابون نبود. یه آقای موجه رو دیدم که داره این آشغال‌های بازیافت رو از روی زمین جمع می‌کنه. از سرووضعش مشخص بود آدمیه که تا چند وقت پیش وضع بدی نداشته و احتمالاً برای این بحران اقتصادی مجبورشده که به همچین کاری رو بیاره.
حالا اون‌طرف شهر رو نگاه کنیم پسر فلان وزیر، فقط برای یه ساعتش میلیون‌ها تومن خرج کرده. نه فقط پسر وزیر نه. اصلاً آدم‌های دارا.
فلان آدم پولدار می‌بینه مردم کشورش دارند زیر این فشار اقتصادی له می‌شن برای من دم از حقوق حیوانات می‌زنه؛ یعنی مردم کشورش قد گرربه‌اش ارزش نداره.

دیشب قبل اینکه این پست رو ارسال کنم با خودم گفتم به‌جای غرزدن بلند شو و یه کاری کن. بعد از خودم پرسیدم چه کار مثلاً. اصلاً کاری از دستم برمیاد. بعد یکی توی سرم گفت: حداقل بذر ناامیدی رو نکار توی دل مردم.
ولی اینقدر خودخواه بودم که برای آروم‌شدن دل خودم باید این پست ناامیدکننده رو می‌نوشتم. می‌بینید حتی ماهایی (منظورم خودم هستم) که ادعا داریم خیلی مهربونیم یوقتایی خیلی بدجنس می‌شیم خیلی خیلی بدجنس.
چو ناکس به ده کدخدایی کند
کشاورز باید گدایی کند

اینو دبیر درس فارسی سر کلاسمون گفت.بعد هم توضیح داد که وقتی این شعر سروده شده کشاورزی خیلی شغل مهم و باکلاسی بوده.
فکر کنم گفت واسه فردوسیه،مطمئن نیستم.
پاسخ:
واقعاً.

شعر از فردوسی نیست.
گویا از مصطفی سرخوشه.
هرچی فکر می کنم ..به نظرم هیچی دیگه هیچ وقت درست نمیشه ..
از رهبر هم تو دلم دلگیرم ...کسی باید یه کاری کنه ..
پاسخ:
ان‌شاءالله که درست بشه. فقط باید خدا خودش دست به کار شه.
جوابی برای قسمت اول پستت ندارم چون خودمم ناراضی ام اماااا برای دل خودم رفتم توی دل تاریخ و چون و چرای سکوت ظاهری شخص رهبری رو با خوندن کتاب انسان 250 ساله تا حد خیلی زیادی پیدا کردم... خود این کتاب خلاصه است از کل تاریخ 250 سال و من هم بخوام خلاصه ترش کنم، قطعا نمی‌تونم حقش رو اداء کنم، واقعا جا داره توی چنین پیچیدگی های روزگار سیاسی اجتماعیمون از تاریخ عبرت بگیریم و بصیرتر از پیش بشیم..

پ.ن: من فقط می‌دونم که با گسترش حس سوء ظن و افزایش حس «فساد دیگه از حد گذشته و از توان فلان معصوم هم کنترلش خارجه» هیییییچ چیز درست نمیشه و حتی اگر روزی فرا برسه که این فساد برچیده بشه، فقط وجود حس فساد در جامعه، اون جامعه رو از پا می‌ندازه...نمی‌دونم تونستم منظورمو درست و کامل برسنم یا نه.
پاسخ:
منظورم این نبود که واقعاٌ کاری از دست معصوم برنمیاد. در واقع می‌خواستم عمق فاجعه رو نشون بدم.
  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • آقا از بس گفتند و کسی گوش نداد ... مظلوم واقع شدن بیانات و صحبت هاشون ...
    بعضی چیزها هم هستند که به صلاح جامعه نیست مداخله مستقیم ایشون. چون همیشه گفتن و می گن که در پی ابتلائات و انتخابات مردم یه رشد و بلوغی واسشون هست.
    الان باید همه ببینن وقتی مدیر فاسد رو انتخاب می کنند چه بلایی سر جامعه میاد و تا عبرت نگیرند کاری نمیشه کرد.
    ایشون به انتخاب مردم احترام می گذارند و نکات لازم رو گوش زد و یادآوری می کنند به مسئولان و مردم.
    حالا ماهاییم که باید کاری کنیم
    پاسخ:
    فقط تنها چیزی که می‌دونم اینه که داریم زیر بار اینهمه فشار ملت له می‌شن و هر کس به روش خودش سعی در ندیدن مردم دارند.