بیاید جوجه‌هامون رو بشمریم ببینیم چند چندیم؟
پنجشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۷، ۱۱:۵۰ ق.ظ
در روزهای پایانی سال ۱۳۹۷ بیاید بگید که توی این یه سال چه کارها کردید؟
آرزوهای نجیب
طبقه بندی موضوعی
-
کتاب ِ من
(۲۳) -
مادام بوکتا
(۹۹) -
یحیی
(۷) -
خرده جنایت های خانوادگی
(۱۴) -
به پسرم
(۶) -
پیشنهاد فیلم
(۲۱) -
سعدی خوانی
(۳) -
اندر احولات یک عدد نارنجیِ سرخوش
(۶) -
قال مادر یحیی
(۷) -
آرزوهای نجیب
(۱۰) -
برای خاطرآیه‌ها
(۴) -
باهم یاد بگیریم
(۲۲) -
پروژۀ شادی سازی
(۷) -
فوت و فن زندگی
(۲) -
هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی و عادت‌ها
(۲) -
چهل مکتوب
(۴) -
کلاس نوشتن خلاق
(۱)
بایگانی
- مهر ۱۴۰۰ (۳)
- شهریور ۱۴۰۰ (۱)
- خرداد ۱۴۰۰ (۱)
- بهمن ۱۳۹۹ (۲)
- دی ۱۳۹۹ (۲)
- آبان ۱۳۹۹ (۱)
- مهر ۱۳۹۹ (۴)
- شهریور ۱۳۹۹ (۷)
- مرداد ۱۳۹۹ (۵)
- تیر ۱۳۹۹ (۲)
- خرداد ۱۳۹۹ (۴)
- ارديبهشت ۱۳۹۹ (۱۵)
- فروردين ۱۳۹۹ (۸)
- اسفند ۱۳۹۸ (۵)
- بهمن ۱۳۹۸ (۳)
- دی ۱۳۹۸ (۷)
- آذر ۱۳۹۸ (۱۷)
- آبان ۱۳۹۸ (۱۵)
- مهر ۱۳۹۸ (۲)
- شهریور ۱۳۹۸ (۵)
- مرداد ۱۳۹۸ (۱۰)
- تیر ۱۳۹۸ (۱۶)
- خرداد ۱۳۹۸ (۱۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۹)
- فروردين ۱۳۹۸ (۵)
- اسفند ۱۳۹۷ (۱۰)
- بهمن ۱۳۹۷ (۶)
- دی ۱۳۹۷ (۱۳)
- آذر ۱۳۹۷ (۶)
- آبان ۱۳۹۷ (۸)
- مهر ۱۳۹۷ (۱۲)
- شهریور ۱۳۹۷ (۱۳)
- مرداد ۱۳۹۷ (۲۳)
- تیر ۱۳۹۷ (۲۲)
- خرداد ۱۳۹۷ (۲۴)
- ارديبهشت ۱۳۹۷ (۳۲)
- فروردين ۱۳۹۷ (۲۰)
- اسفند ۱۳۹۶ (۱۰)
- بهمن ۱۳۹۶ (۱۵)
- دی ۱۳۹۶ (۱۶)
- آذر ۱۳۹۶ (۱۰)
- آبان ۱۳۹۶ (۸)
- مهر ۱۳۹۶ (۳)
- شهریور ۱۳۹۶ (۱۱)
- مرداد ۱۳۹۶ (۱۲)
- تیر ۱۳۹۶ (۱۴)
- خرداد ۱۳۹۶ (۱۹)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۲۷)
- فروردين ۱۳۹۶ (۱۱)
- اسفند ۱۳۹۵ (۱۴)
- بهمن ۱۳۹۵ (۳۰)
- دی ۱۳۹۵ (۲۱)
- آذر ۱۳۹۵ (۲۰)
- آبان ۱۳۹۵ (۲۲)
- مهر ۱۳۹۵ (۱۴)
- شهریور ۱۳۹۵ (۱۱)
- مرداد ۱۳۹۵ (۷)
- تیر ۱۳۹۵ (۱۶)
- خرداد ۱۳۹۵ (۱۷)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۲۰)
- فروردين ۱۳۹۵ (۵)
- اسفند ۱۳۹۴ (۱۵)
- بهمن ۱۳۹۴ (۱۸)
- دی ۱۳۹۴ (۹)
- آذر ۱۳۹۴ (۱۶)
- آبان ۱۳۹۴ (۲۴)
- مهر ۱۳۹۴ (۲۱)
- شهریور ۱۳۹۴ (۲۶)
- مرداد ۱۳۹۴ (۲۹)
- تیر ۱۳۹۴ (۲۹)
- خرداد ۱۳۹۴ (۹)
- فروردين ۱۳۹۴ (۱)
آخرین مطالب
-
۰۰/۰۷/۰۵وقتی به تو برسم
-
۰۰/۰۷/۰۳شعرخوانی
-
۰۰/۰۷/۰۳این دنیای هزار رنگ
-
۰۰/۰۶/۲۲ماجرای کلاس نوشتن خلاق
-
۰۰/۰۳/۱۸به همین راحتی
-
۹۹/۱۱/۲۷بیا تا صبح با هم حرف بزنیم
-
۹۹/۱۱/۲۰آزمایشهای شما چطور؟!
-
۹۹/۱۰/۲۰ولی با همۀ اینها باز هم الهی شکر
-
۹۹/۱۰/۰۷با شمام دوست گرامی!
-
۹۹/۰۸/۱۲ام یجیب مضطر اذا دعا و یکشف سوء
پیوندهای روزانه
پیوندها
هی تصمیم گرفتم انجام ندادم
پاسخ:
عزیز دلم، تصمیم‌هات رو نمی‌گی بهمون؟
بعد یه چیزی واقعاً توی این یه سال هیچ اتفاق تازه‌ای نیفتاد؟
چرا خب
درس خوندم
یه مصاحبه قبول شدم .دنبال کارهاش رفتم و الان تو خان های اخرم
سفرهای خوب رفتم
ولی هنوز یه تصمیمی را نگرفتم که از همش مهم تره ..شاید چند بار تصمیم گرفتم ولی تردید مانع شد ...
پاسخ:
اینهمه اتفاق معرکه افتاده بعد تو می‌گی هی تصمیم گرفتی و نشد (:
اینهمه اتفاق معرکه افتاده بعد تو می‌گی هی تصمیم گرفتی و نشد (:
ان‌شاءالله اون تصمیم رو هم به زودی بگیری (:
آقا روزهای پایانی چیه؟ :)))
پنجاه روزش مونده هنوز. تقریباً یک هفتمش.
پاسخ:
اسفند برای من کلاً جز سال کاری حساب نمی‌شه؛ چون واقعاً فقط تمیزکاری و بدو بدو هست.
اسفند برای من کلاً جز سال کاری حساب نمی‌شه؛ چون واقعاً فقط تمیزکاری و بدو بدو هست.
بهترین فرصت برای شمردن جوجه‌ها همین موقع‌هاست ببین من کی بهتون گفتم 😄
بابا چی‌چی روزهای پایانی! یک ماه و [با دست می‌شمارد] 19 روز دیگه مونده! کلی کار می‌شه کرد! کلیییییییییی کاااااار! همین کارهایی که سالهاست براشون برنامه‌ریزی می‌کنیم و به سال بعد موکول می‌شن رو می‌شه در این یک ماه و 19 روز انجام داد! همه‌شون رو! حتی اون آیلتس خوندن و قبول شدن و نظام مهندسی گرفتن و کارتون کار کردن و حرفه‌ای شدن تو پیلاتس و نرم کردن عضلات و تا خرتناق درس خوندن و دانشگاه تهران قبول شدن و کلا تمام اینا در همین یک ماه و 19 روز انجام خواهند شد و تازه وقت هم اضافه میارم! شک نکنید -_-
پاسخ:
باشه بابا.
باشه بابا.
اصلاً من نادمم از گفتن اون جمله. 🙈😄
بیا بگو در روزهایی از سال ۹۷ که پشت سر گذاشتیم چه کارها کردید (:
اینطوری که حساب کردین من بیرون از سال کاری به دنیا اومدم. :)
پاسخ:
((:
((:
((:
آخه اسفند وقت دنیا اومدنه؟ 😜 راستی چندم اسفند دنیا اومدید؟ 🙈
اصلاً مباحث حاشیه‌ای رو بی‌خیال شید بیاید بگید ۹۷ چه کار کردید؟
جون کندیم که زنده بمونیم
شروع کردیم به نوشتن یه کتاب
نزدیک بیست تا کتاب خوندیم
ده دوازده تا فیلم دیدیم
چند تا مسافرت کوچیک داشتیم
داستان نویسی رو شروع کردیم
و ......
پاسخ:
آفرین آفرین.
آفرین آفرین.
به‌نظرم سال ۹۷ برات می‌تونه یه سکوی پرتاب توی داستان‌نویسی باشه؛ پس با همین فرمون ادامه بده لطفاً.
میدونی، حس خوبی بهش دارم ولی نمیتونم تمام لحظه هامو درگیرش باشم. این اذیتم میکنه. درگیر روایت میشم و داستان از دستم در میره. با توجه به اینکه یک ساله فقط شروعش کردم همه قلمم رو دوست دارن، اما حرفه‌ای ها همش غر میزنن که داری استعدادت رو هدر میدی با این حجم از روایت گری:(
پاسخ:
به‌نظرم کار حرفه‌ای‌ها غر زدنه.
به‌نظرم کار حرفه‌ای‌ها غر زدنه.
تو همون طوری که دوستش داری بنویسش.
وقتی کامل شد بدش به یکی که خیلی کارش رو قبول داری، اگر پسندید که هیچ اگر نه دوباره باز نویسیش کن؛ ولی فعلاً فقط بنویسش.
هفده اسفند :-)
.
امسال؟
چندتایی سفر بوده، داستان بوده، خانه کاج بوده، توی 2018 نزدیک به شصت تایی کتاب بوده، فیلم هم کم و بیش می‌دیدم تا همین یکی دو ماه قبل، شروع یه کسب و کار جدید بوده، این یک ماه گذشته کانال سروتاب بوده، آشتی با کوه و رفتن به کوه با یه گروه جذاب بوده، یکی دوتا تجربۀ کاری جدید بوده، همینا باشه فعلاً. در کل در مقایسه با یکی دو سال قبلش، سال خوبی بوده تا اینجا و راضیم ازش :)
پاسخ:
۶۰ تا کتاب؟ آفرین آفرین.
یه بار باید بشمارم ببینم من چند تا کتاب خوندم.
ان‌شاءالله تا پایان سال هم کلی کارهای هیجان‌انگیز و پر خیر برکتی انجام بدید (:
کلی کارای خوب خوب کردم
شیراز رفتم. همدان. و بزرگترینش کربلا اربعین :)
کتاب هایی که خوندم خیلی رضایت بخش بودند برام
نیم سال اول کمی در سکون بودم، ولی نیمسال دوم شکر خدا سرحال تر گذشت
ولی بزرگترین کاری که سال 97 انجام دادم، سعی کردن برای تغییر خودم. و هنوز هم در حال انجام دادنش هستم. اول سعی می کنم بدونم چه مشکلاتی دارم و بعد دونه دونه حلشون کنم. سبک زندگی و مهارت های زندگی فردی برام خیلی مهم شدند و سعی می کنم تا میتونم یاد بگیرم. از کتاب گرفته تا غیره و غیره
این بزرگترین چیزیه که امسال بابتش به خودم میبالم. و خیلی خوشحالم
پاسخ:
ان‌شاءالله بقیۀ روزهای ۹۷ هم همین طور پر حرکت و پر از اتفاق‌های خوب باشه برات (:
ان‌شاءالله بقیۀ روزهای ۹۷ هم همین طور پر حرکت و پر از اتفاق‌های خوب باشه برات (: