آرزوهای نجیب

بایگانی
پیوندها

به همین راحتی

سه شنبه, ۱۸ خرداد ۱۴۰۰، ۰۳:۱۶ ب.ظ

:::یک

همیشه فکر می‌کردم چرا آدم‌های موفق باید خودکشی کنند. آدم‌هایی که جایگاه اجتماعی خوبی دارند و از شغل و تحصیلاتشون مشخص است که آیندۀ درخشانی در انتظارشان است.

 

:::دو

چند روز پیش با انتشاراتی که قرار بود دختر لازانیایی را چاپ کند زدیم به تیپ و تاپ هم. ناشری با آنهمه اسم ورسم نباید اینهمه بی‌مسئولیتی می‌کرد و خب این برای من ناراحت کننده‌ترین اتفاقی بود که ممکن بود بیفند. بعد از چند روز ناشر زنگ زد و معذرت‌خواهی کرد برای تأخیر در چاپ کتاب. من هم زدم دندۀ چپ که نمی‌خواهم چاپش کنید و اصلاً می‌دهم یک ناشر دیگر. از آنها اصرار از من که نمی‌خواهم. گفتم هیچ‌کاری نکنید تا خودم با مدیر نشر تماس بگیرم و بهشان بگویم پشیمان شدم از چاپش در انتشاراتتان. 

 

:::سه

دورۀ پیشرفتۀ رمان با آقای شاه‌آبادی را شرکت کرده‌ام. باید طرح رمان بنویسیم و کارهای مربوط به رمان را انجام بدهیم. اما زندگی این روزهایم شلوغ‌تر از این حرف‌هاست که مثلاً فصل آخر رمانی که یکسال بیشتر است توی ذهنم دارم و می‌دانم قرار است در فصل آخرش چه اتفاق‌هایی بیفتد را بنویسم.

از آن طرف کارگاهی را شرکت کرده‌ام که نیاز به کارهای عملی دارد. همۀ نوشته‌هایش توی ذهنم است؛ ولی فرصت نوشتنش را ندارم.

همۀ این‌ها توی ذهنم رژه می‌روند و عین یک کلاف پیچ‌درپیچ شده که باید با حوصله بشینم و گره‌هایش را یکی‌یکی باز کنم. البته که می‌شود همه‌شان را حواله بدهم به کفش سمت چپم و  اصلاً گوربابای همه‌شان. خب چرا باید برای آن کاراگاه فکستنی این قدر ذهنم را درگیر کنم. مدرکش هم بخورد توی سرشان. اصلاً بگذار دختر لازانیایی را به بدترین شکل چاپ کنند به جهنم. اما آدمیزاد انگار پیچیدگی را ترجیح می‌دهد به ذهن آرام.

به صورت غریبی متوجه شده‌ام شاید آن دانشجوی فوق تخصصی با آن چهرۀ زیبایی که تا چند روز پیش لبخند به لب داشت و توی اینستاگرام عکس می‌گذاشت فقط به این دلیل که نتوانسته توی زندگیش مسئلۀ جزیی را حل کند دست به خودکشی زده. مثلاً هم بیمارستان خسته‌اش کرده هم توی ذهنش بوده فرم مهاجرتش را پر کند؛ ولی وقت این را هم نداشته برای همین با خودش گفته گوربابای آیندۀ درخشان اصلاً می‌زنم خودم را می‌کشم! به همین راحتی.

  • گلی

نظرات (۱)

من به خودکشی فکر می کنم . حالا نه اینکه موفق باشم نه ولی از نظر خیلی ها از بیرون خوبه اینجایی که هستم .اما درون ادم مهمه ..

حواست به دختر لازنیایی باشه که مثل اسمش خوشمزه و خوشگل بیاد بیرون 

حواست به مشق های کارگاه باشه و انجامش بده ...

حواست به خودت بیشتر باشه . از تو یه دونه داریما 

پاسخ:
همه‌مون حداقل یه بار رو به خودکشی فکر کردیم آبان. ولی نباید زیاد بهش فکر کنیم. زیاد فکر کنیم ترسناک می‌شه (: