آرزوهای نجیب

بایگانی
پیوندها

۲۹ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

مادرانه (:

پنجشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۵۳ ب.ظ

معرفی می کنم دخترم ، داره از مامانش عکس می گیره فداش برم (:

دخترم


فقط نگاه اون لبخندش کنید و لذت زندگی رو ببرید !

  • گلی

از جنس سیاست

چهارشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۵۷ ب.ظ

آقای غرضی را که یادتان هست ؟ همان پیرمرد دوست داشتنی که  کاندیدای ریاست جمهوری دور قبل بود . ایشان یک حرف خیلی جالب زد در همان روزها که :


اصلاح طلب ها کشور داری بلد نیستند و اصولگراها درد مردم را نمی فهمند !



نتیجه جمله بالا می شود ، که دولت قبل چون درد مردم کشورش را نمی فهمید ، نمی فهمید که مردم یک سرزمین علاوه بر انرژی هسته ای به چیزهای دیگر هم نیاز دارد تمام هم و غمش را گذاشت برای انرژی هسته ای ، که اگر بخواهیم انصاف داشته باشیم خیلی هم خوب عمل کرد ولی از آنطرف اصلاح طلب ها هیچ برنامه ای برای اداره کشور ندارند و تمام شعور سیاسیشان بر می گردد به اینکه ، امتیاز به بقیه کشورها دهند و در آخر نتیجه دوسال فک زدن این می شود که  برای بستن یک قرارداد در حد ترکمنچای جشن ملی می گیرند !


پ ن : امیدوارم منظورم را فهمیده باشید (:




  • گلی

او

سه شنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۵۲ ب.ظ


وقتی در سفر کتابی با خودت همراه می بری ، یک چیز عجیبی اتفاق می افتد ، کتاب شروع می کند به جمع آوری خاطراتت . بعدها کافی است که تو آن کتاب را باز کنی تا دوباره به همان جایی برگردی که کتاب را اولین بار خوانده ای . یعنی با خواندن اولین کلمات ، همه چیز را به یاد می آوری : عکس ها ، بوها ، همان بستنی ای که موقع خواندن می خوردی . کتاب ها درست مثل نوارهای چسبناک مخصوص گیر انداختن مگس هستند . خاطرات به هیچ چیزی مثل صفحات چاپی نمی چسبند ! ***



خاطراتت ، یادت ، خنده هایت چسبیده به تمام کتاب های روی میز و به تمام دیروزها و امروزها و یا شاید هم  فرداها !




* بخشی از کتاب " سیاه قلب " رمان نوجوان - کورنلیا فونکه - نشر افق - کتایون سلطانی

  • گلی

من از تو بس که نوشتم تمام مردم شهر


بدون اینکه بدانند می شناسندت !





حسین زحمت کش

  • گلی

از سری خرده فرمایشات یک عدد نارنجی از شیراز (:

دوشنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۲۵ ب.ظ

داشتم فکر می کردم ، دیگر سن  خیلی از ماها از  خیلی چیزها گذشته ، دیگر شخصیت خیلی از ما ها شکل گرفته و تقریبا هر چقدر توی گوشمان بخوانند که فلان کار درست است و فلان کار نیست  ، گوش هیچکداممان بهشان بدهکار نیست . و برعکس شاید خیلی هم حالت تهاجمی پیدا کنیم درباره شان ! ولی اگر مسولین این مملکت دلشان برای مردم سرزمینشان می سوزد باید قید ما را بزنند و تمام تمرکزشان را بگذارند روی بچه های هشتادی و کوچکتر از آن ها ! پس بهتر است به جای دست و پازدن توی منجلابی که خیلی هایشان  تویش دست و پا می زنند ، بشیند به بررسی کتاب ها و انیمیشن ها و چیزهایی که برای این نسل مهم است و دقیقا یک برنامه بلند مدت بچینند برای این نسل !



+ فیلمی که امروز دیدم short term 12  بود ، جالب بود . شاید یک فرصت درست و حسابی درباره ش نوشتم !

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۹ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۲۵
  • گلی

بدون شرح !

يكشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۴۶ ب.ظ
اگر خوب به زندگیمان نگاه کنیم ، می بینیم خیلی هایمان این روزها حال خوشی نداریم ، از زندگی ناراضی هستیم و یک وقت هایی هم عصبی و ناراحت ! انگار هر چقدر می دویم نمی رسیم به آن چیزی که دلمان می خواهد و همین چیزها آرامشان را از بین می برد ، آرامشی که انگار با خیلی هایمان فاصله نجومی دارد ! شاید زیادی درگیر زندگی شدیم شاید هم  راه چاره ی پیدا کردن آرامشان  عمل کردن به جمله ی ساده زیر باشد!





انس با قرآن



+ فکر کنم بدترین اتفاقی که ممکن است  برای یک نفر  بیفتد  این است  که یک روز کامل درگیر نوشتن یک مقاله باشد و حتی خودش را تا حد مرگ نابود کند برای مقاله ، بعد خوشان خوشان فایل رو می بندد ولی بعد از چند روز که سر می زند هیچ فایلی از مقاله کذایی توی سسیتم پیدا نمی کند   ! این بود قصه غم انگیز امروز ما . ولی خب ما که قرار نیست خنده هایمان را ببازیم ها ؟
  • گلی

امروز می توانست یک شنبه بی نظیر باشد ، یک شنبه که عجیب توی ذهنم بماند ولی نشد ، این شنبه قرار بود برای من شود یک سکوی پرتاب ولی دقیقا برعکسش شد و آنقدر در این شنبه سرخورده شدم که همان اول صبحی گوشیم را خاموش کردم ، سر کار نرفتم و خزیدم زیر پتو ! تا یادم برود این شنبه مسخره را ! ساعت دوازده و نیم صبحانه خوردم و الان قرار است از آن هارد ۱۰۰ گیگی  فیلمی که پنجشنبه به لطف یکی از دوستایم به دستم رسید ، بنشینم فیلم " قبل از غروب "  را ببینم ! و هر لحظه هی قلبم مچاله می شود که چرا اینقدر همه چیز با من سر ناسازگاری دارد ؟



+ در ضمن بعد از چهار سال یا شاید سه سال ، یا حتی پنج سال (اصلا چه فرقی دارد که بعد از چند سال ، مهم این است که قرار بود یک پست اختصاص بدهم به این فیلم ولی این شنبه مسخره زد همه چیز را خراب کرد ) بالاخره فیلم "بوی خوش یک زن  " را دیدم فیلم جالبی بود دوست داشتید ببینیدش !

  • گلی

انیمیشن

پنجشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۱۴ ب.ظ

چند شب پیش نشستم و  انیمیشن 5 Centimeters Per Second را نگاه کردم ، به نظرم خیلی جالبناک آمد ، ارزش نگاه کردن را واقعا دارد ! اصلا کشورهای دیگر از لحاظ فرم و شخصیت انیماتوری در انیمیشن کجا رسیدند ما کجا ؟ به نظرم تصویر سازیش حرف ندارد !

فقط من نفهمیدم آخر انیمیشن چی شد ؟ دخترک و پسرک بهم رسیدند یا چی دقیقا ؟ هر کس فهمید به من هم بگوید تا ملتی را از نگرانی در بیاورند (:


انیمیشن




دانلود کنید (:



  • گلی

خدایا بیا منو بخور :|

چهارشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۰۵ ب.ظ

می دانید چیست ؟ توی کشور خودمان به نظرم خیلی چیزها مهم نیست ، مثلا توی حوزه کتاب و کتاب خوانی مهم نفس کتاب خوانی نیست ، این روزها ما کتاب می خوانیم که از کتاب هایمان توی کافه های که می رویم عکس بگیریم بعد مثلا شب ها برای خالی نبودن  عریضه ، عکس ها را توی صفحه اینستاگراممان بگذاریم ! کتاب می خوانیم تا بهانه ی برای ست کردن لباس هایمان یا  وسیله ی توی خانه با کتاب هایمان داشته باشیم همین ! راستش را بخواهید این روزها حالم از کتاب و کتاب خواندن بهم می خورد از بس هر روز توی اینستا کلی عکس مربوط به کتاب می بینم ! از کافه رفتن همین طور ، از ادای فیلم باز در آوردن همین طور از ادای هنرمند بودن ، از ادای خیلی شاد بودن !


می شود دوستان از هممه تان خواهش کنم که کمی مثل قبل باشید ، همان مدلی ساده و بی اطوار ! برای من مهم نیست که رنگ روسریتان چه رنگی است ، یا کجا کافه می روید من دلم برای همان قیافه های بدون آرایش و بدون لباس های ست و رنگی رنگیتان تنگ شده همین !


پ ن : داشتم برای یکی از دوستانم می گفتم تنها خوبی  کتاب پنجشنبه فیروزه یی این است که دخترهایی مذهبی که خیلی دوست دارند ، خودشان را به معرض دید عموم بگذارند ولی رویشان نمی شو د،  می توانند کتاب را با روسری و انگشترهایشان ست کنند  و عکس بگذارند اینستا ، اصلا یکی از دلایل موفقیت فروش این کتاب که با کلی ارفاق می توانیم در رده های هزارم کتابهای عامه پسند حسابش کنیم ،  همین می تواند باشد !


پنجشنبه فیروزه یی

  • گلی

خسته

سه شنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۱۳ ق.ظ
الف لام تو..قسم به موهایت وقتی که خیس است،..الف لام کو؟..قسم به دستهایت به وقت ایستگاه..الف لام نیست..قسم به چشمهایت از راه دور، که تیمارستانی در من متولد کرده ای...

+

گوش کنید (:
  • گلی