.
کاش مستجاه الدعوه ای پیدا می شد، دعای خیر می کرد برای من، برای ددی، برای مامان، برای هممون. کاش همه چیز درست می شد، بهتر از روز اولش حتی.
- ۲۸ خرداد ۹۶ ، ۲۳:۵۳
کاش مستجاه الدعوه ای پیدا می شد، دعای خیر می کرد برای من، برای ددی، برای مامان، برای هممون. کاش همه چیز درست می شد، بهتر از روز اولش حتی.
من اگر یک کارۀ این مملکت بیدروپیکر بودم بهجای اینهمه درسهای بیخود ورزش و هنر و پرورشی که به دلیل نداشتن معلمهای مخصوص بیشتر وقت تلف کردن محض است، میآمدم دو سه واحد "مهارتهای اجتماعی" توی مدارس میگذاشتم. اولین سرفصل آموزشی هم باید "آموزش پوشش " باشد.
منظورم از پوشش هم حجاب و مسائل مربوط به چهارشنبههای سفید و غیره نیست. مثلا طرف را میبینی با یک تیپی میآید سرکار که واقعا مناسب کار نیست و تیپش بیشتر به درد باشگاه رفتن میخورد. جالب قضیه هم اینجاست که طرف خیال میکند عجب آدم خفنی هستم با این تیپم. اصلا الان جوری شده که دختربچههای هفت، هشت سالهمان شبیه خانمهای چهلساله لباس میپوشند و خانم چهلواندی ساله شبیه دختر بچههای هفت، هشت ساله. منظورم این است که کلا نوع پوششمان نه به سنمان میخورد نه به مکانهایی که در حال رفتوآمد در آنها هستیم.
بهنظرم یک جای کار زیادی میلنگد.
سوالی که این روزها ذهنم رو درگیر کرده اینه: جانان شاعرها و نویسندههای درجه یک دقیقا چه شکلی و چه مدلی و اصلا با چه طرز فکر و سلیقه ای هستند؟
یک روزهایی (همین اواخر اردیبهشت امسال) حالم به شدت بد بود، الکی الکی قبول کردم که توی ضمیمۀ رایگان یکی از روزنامههای شیراز قسمت نوجوانش بنویسم، آنهم بدون یک ریال پول به عنوان حقالزحمه. خب آدم حالش که بد باشد تصمیمهای بهتر از این هم نمیگیرد. ولی راستش را بخواهید الان راضی هستم از آن تصمیم.
خب این شما این هم اولین شماره آن ضمیمۀ رایگان. البته من فقط قسمتهای خودم را میگذارم دوست داشتید، بقیۀ صفحات را هم ببینید.
پ ن: نیاز نیست که بگویم روی هر کدام از صفحهها کلیک کنید برای دیدن خود صفحات، هست؟
پ ن۲: انتقادات، پیشنهادات و نظراتتان را با آغوش باز پذیراییم. به قول آقای بنفش نقدتون سازنده باشد مثلا بگویید همهچیز خوب است، صفحهات هیچ عیب و ایرادی ندارد، خیلی ماهی، چه سری، چه دمی، عجب صفحهای. اصلا شما روی دست روزنامه گاردین زدید و از این حرفها.
چندبار این داستان رو گوش داده باشم خوبه؟ هربار داستان رو پلی میکنم تا برسم به ته قصه و روای با صدای گرمش بگه:
- مرده میاد پایین
حتما میاد پایین برش می گردونه
نمی ذاره بره!
:::یک
حسن روحانی آنجایی بازی را باخت که خیال میکرد قصۀ خاورمیانه شبیه انیمیشنهای والت دیزنی است. خیال میکرد میشود حرفهای صدمن یک غاز زد و با همان حرفهای صدمن یک غاز ابرقدرتها را به خیال خودش خام کرد و بعد آخر قصه در حالی که یک دستش را گردن عمو ترامپ و دست دیگرش را گردن عمو داعشی انداخته سه تایی با هم شعر ما گلهای خندانیم را بخوانند و تیتراژ قصه مهیج خاورمیانه بالا بیاید و همه عاقبت بخیر شوند.
از من به شما نصیحت تا زمانیکه سیاستمدارهایی مثل حسن روحانی و ترامپ و داعشیهای عزیز توی این دنیا نفس میکشند تنها قانونی که توی دنیا علی الخصوص خاورمیانه حکمفرساست، قانون جنگل است. صلح کلمهایی است برای سرگرم کردن آدمها تا به منافع شخصی خودشان سرو سامانی بدهند.
:::دو
همدلی و اتحاد خوب است به شرط اینکه شعار دوازده ماه سالمان باشد نه فقط وقتی شلیک گلولهها توی سرمان پیچید از سر ترس بیایم شعار اتحاد همدلی سر بدهیم. کاش آنوقتی که کرباسچی داشت نمک به زخم مادرها و همسران داغدیده مدافع حرم میپاشید و بقیه کف و دست و سوت میزدند یک آزاده بینشان پیدا میشد و شعار اتحاد و همدلی میداد. کاش وقتی حسن روحانی برای گدایی رأی توی چشم هشتاد میلیون هموطن و کلی اجنبی زل زد و یکی را سرهنگ صدا زد و یکی را قاتل و سپاه و بسیج را خشونت طلب جنگ طلب، یکی پیدا می شد شعار اتحاد میداد.
::: سه
همیشه یکسری آدم بیگناه باید تاوان پس بدهند تا بقیه از خواب زمستانی بیدار شوند، البته اگر بیدار شوند.
برای آرامش روح شهدای دستپخت پرزیدنت صلوات
" ما همه آفتابگردانیم" یکی از هشتگ هایی است که انتشارات شهرستان ادب برای گروه آفتابگردان ها انتخاب کرده است. آدم یاد کتاب "قلعه حیوانات" با آن شعار معرکه اش می افتد، اینکه "ما همه برابریم ولی بعضی ها برابرترند". بعله طبق گفته شهرستان ادب ما همه آفتابگردانیم، ولی بعضی ها آفتابگردان ترند، مخصوصا برای انتخاب شاعران در دیدار رهبری.