آرزوهای نجیب

بایگانی
پیوندها

۲۰ مطلب در فروردين ۱۳۹۷ ثبت شده است

ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا

جمعه, ۳۱ فروردين ۱۳۹۷، ۰۷:۴۴ ب.ظ

یه دوستی حرف خوبی می‌زد که:

یه حرف رو نصفه می‌شنویم.

یک دهم می‌فهمیم، هیچی فکر نمی‌کنیم.

از اون طرف قریب هزار برابر واکنش نشون می‌دیم.


حالا این شده حکایت واکنش‌های دوستان طرفدار حقوق زنان به حرف‌های امروز امام جمعۀ مشهد. بندۀ خدا گویا گفته: یه پاساژی یه جشنی گرفته که توش لباس زیر زنونه عرضه کردند و این جشن مناسب شهر مشهد نیست. بعد یه سری از دوستان گفتن: که آره امام جمعه گفته لباس زیر زنونه نباید عرضه بشه، چون باعث هتک حرمت میشه!!!

  • گلی

کلیشه‌ها را با هم ریشه‌کن کنیم

پنجشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۷، ۱۲:۴۷ ب.ظ

امروز بحث کلیشه‌ها خیلی جمع‌وجور ولی پرکاربرد است. «عدم» کلیشه‌ای است که قرار است امروز درباره‌اش بیشتر صحبت کنیم.
«عدم» یک پیشوند منفی‌ساز است.
خب حالا بیایم ببینیم ما «عدم» رو به‌ چه صورت استفاده می‌کنیم.

ن: عدم داشتن تمرکز، عدم ریختن زباله؛
بی: عدم حوصله، عدم دقت، عدم توجه به قانون، عدم سواد، عدم صبر؛
نا: عدم آگاهی، عدم شکیبایی، عدم ناجوانمردی؛
نکردن: عدم قبول، عدم درک، عدم دریافت؛
نشدن: عدم تحقیق، عدم موفقیت، عدم کامیابی؛
نبودن: عدم بضاعت، عدم دید کافی، عدم اطمینان؛
نبود: عدم وجود؛

سؤال اینجاست وقتی ما کلی ادات منفی‌ساز فارسی داریم که اتفاقاً باعت تنوع کلمه‌ها و جمله‌هایمان هم می‌شود چرا باید از «عدم» عربی استفاده کنیم؟

خب حالا بیاید به این عبارت دقت کنید: «عدم وجود توان پاسخگویی»، خب گوینده یا نویسنده دقیقاً منظورش از این عبارت چی بوده؟ نبود وجود توان پاسخگویی!!!
خب عزیزم من بگو «توان پاسخگویی ندارد»، چه کاری است حالا؟
این جور خطاها توی ویراستاری به «خطای منطقی» مشهور است؛ یعنی خطایی که در هنگام خواندن باعث دشوار فهمی، مکث مفهومی، یا برداشت‌های متناقض، مخاطب می‌شود.

اما کاربرد صحیح «عدم» زمانی است که در معنای فلسفی آن و در مقابل «وجود» باشد.

  • گلی

این چنین بود

چهارشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۷، ۰۶:۴۵ ب.ظ

+ حواس من زیر درخت آلبالو گم شده، دوستم داره؟

- نوچ نوچ! 

  • گلی

اف بر این دنیا

سه شنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۷، ۰۲:۱۵ ب.ظ

قسمت ترسناک  زندگی اونجاست که دنیا کم‌کم از آدم‌های قدیمی خالی میشه و جاش رو آدم‌های جدید  پر می‌کنه! 


  • گلی

مورد عجیب کلیشه‌های زبان فارسی.

يكشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۷، ۱۱:۳۲ ب.ظ
به‌نظرتان در تیتر بالا کدام کلمه کلیشه است و در معنای درستش استفاده نشده؟
الف: مورد
ب: عجیب
ج: کلیشه
د: زبان فارسی!!!

دوستانی که گزینۀ الف را انتخاب کردند، یک هدیۀ خیلی توپ خودشان را مهمان کنند لطفاً. آنهایی هم که گزینۀ درست را انتخاب نکردند خودشان را موظف کنند تا آخر این پست را بخوانند؛ چون قرار است با یک کلیشۀ خیلی خفن آشنا شوند.

خب حالا به نظرتان معنی «مورد» چیست؟
جناب دهخدای نازنین هم دربارۀ «مورد» این نظر را دارند که: «راه و محل ورود، راه آب، آبخور، جای آب خوردن مردم و بهایم در صحرا، آبشخور، مشرب، مشرع، ورود، جای آمدن و محل ورود و محل فرود آمدن، زمان یا مکان ورود، درآمد و مدخل و راه و طریق و جای و محل و مقام».
الله‌اکبر کبیرا از این همه معنی.
اما از آنجایی که ما متخصص اسراف در همه‌چیز هستیم کلمۀ «مورد» را  در شکل‌های زیر هم استفاده می کنیم.

۱: کدام مورد صحیح است؟
۲: مواردی از این دست...
۳: در اکثر موارد ...
۴: خیر، موردی ندارد.
۵: طرف، مورد دارد.
۶: فردا شب در مورد همسایگی حرف می‌زنیم.
۷: یک مورد سرقت گزارش شده است.
۸: برای علی آقا دنبال مورد خوب می‌گردم.
۹: این حسابدار مورد اطمینان است.
۱۰: از جمله موارد سرقت ادبی ....
۱۱: معنای مورد نظر از عقل، آن چیزی است که ....

خب کلمه‌هایی که مناسبی که می‌توانیم برای جناب «مورد» جان استفاده کنیم.

۱: گزینه، پاسخ، احتمال؛
۲: نمونه‌هایی؛
۳: در اکثر مواقع، در اکثر اوقات؛
۴: مشکلی، ایرادی، عیبی؛
۵: مشکل دارد، مشکوک است، خرده‌شیشه دارد؛
۶: درباره، در خصوص، راجع به؛
۷: فقره؛
۸: همسر مناسب، خانۀ خوب، شغل؛ (در این مثال باید ببینم منظور گوینده از مورد چی بوده و کلمۀ مناسب آن را جایگزین کنیم.)
۹: مطمئن.
۱۰: مصادیق.
۱۱: مدنظر.

اگر دقت کرده باشید در هیچ‌کدام از گزینه‌ها «مورد» را در جای مناسبش استفاده نکردیم. طفلی «مورد»، بیچاره «مورد».

یک وقت‌هایی هم «مورد» عزیز باعث درازنویسی می‌شود. مثلاً می‌گوییم: «مورد بررسی قرار داد»، در حالیکه خیلی راحت می‌توانستیم بگویم «بررسی کرد».


::: منبع با کلی خودشیرین‌بازی مجلهٔ انشا و نویسندگی

  • گلی

از خواب‌هایی که می‌بینم

يكشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۷، ۰۶:۳۹ ب.ظ

دیشب خواب یکی از بلاگرها رو دیدم که اصلاً باهم گفت‌وگو یا کامنت‌بازیی نداشتم. خواب دیدم اومده بهم میگه، بیا یه کار کنیم کتابت فروشش بره بالا. گفتم مثلاً چکار؟ گفت: نمی‌دونم باید روش فکر کنم. 

گفتم همینکه بخونیش برام کافیه، اگرم دوست داشتی درباره‌اش توی بلاگ یا کانالت بنویس. انگار که از حرفم ناراحت شده باشه یکم لب‌ ورچید و گفت: نه یه کار بزرگتر باید کنیم. 


بعدشم اصلاً یادم نمیاد چکار کردیم.



بعداز ظهری هم خواب دیدم که آقای مهدی صالحی (یکی از بزرگان مؤسسهٔ «ویراستاران») عکس کتابم رو گذاشته پروفایلش. از خدا که پنهون نیست، از شما چه پنهون که کلی توی خواب ذوق‌زده بودم.


حالا چرا دارم از این مدل خواب‌ها و با این شدت می‌بینم الله و اعلم.

  • گلی

انقلاب جن.سی

شنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۷، ۰۵:۴۴ ب.ظ

یکی از مزیت‌های کتاب‌خوندن اینه که قبل اینکه یه زندگی رو تجربه کنید، می‌تونید با خوندن یک کتاب از زیروبم اون سبک از زندگی سر دربیارید. مستند دیدن هم همین امتیاز رو داره. تازه تأثیرش هم بیشتر است.


مستند انقلاب جنسی، توی دو قسمت منتشر شده، که دیدنش خالی از لطف نیست.

 

از این سایت هم می‌تونید دانلودش کنید.



  • گلی

کلیشه‌ها رو بکشیم۲

جمعه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۷، ۱۱:۱۶ ق.ظ

خب بعد از کلی پست روزمره‌جات یکم چیزمیز مفید یادبگیریم.
شمایی که نویسنده هستید یا شاعر و یا هرکسی که با نوشتن سروکار داره بد نیست که با کلیشه‌ها آشنایی داشته باشید.

گفتیم کلیشه زبان رو از تنوع می‌اندازه و اینکه باعث کم‌شدن کلمه‌ها در گفتار یا نوشتار روزانه‌تون می‌شه.

یکی از کلیشه‌هایی که این روزها زیاد شده؛ کلیشۀ «نسبت به» است. عبارت «نسبت به» رو باید برای مقایسۀ دو چیز استفاده کنیم. مثلاً می‌گیم من نسبت به پارسال کمی کتاب‌خوان‌تر شدم. شما کتاب‌خوانی پارسال و امسالتون رو با هم مقایسه می‌کنید پس عبارت «نسبت به» رو در جای مناسبش استفاده کردید.


اما در مثال‌های زیر «نسبت به» در معنای درستش به‌کار نرفته.

۱: مهسا نسبت به من محبت دارد.
۲: دانشجویان نسبت به سخنان استادشان نقد دارند.
۳: همۀ ما نسبت به هم توقع احترام متقابل داریم.
۴: جامعۀ ما نسبت به عملکرد ما نسبت به خودرو راضی نیست.
۵: نخبگان نسبت به جامعه مسئول‌اند.

الان بیاید توی ذهنتون به‌جای «نسبت به» کلمه‌های مناسب رو بنویسید.

اما کلمه‌های پیشنهادی ما
۱و ۲: به.
۳: از.
۴: از، دربارۀ.
۵: در قبال.


 



  • گلی

به همین سادگی، به همین خوشمزگی

پنجشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۷، ۰۹:۵۹ ق.ظ
برای اینکه دایرۀ لغاتمون بره بالا یکی از راه‌هاش بلد بودن مترادف‌هاست. مؤسسۀ ویراستان یک مجموعه از مترادف‌ها رو آماده کرده. برای اینکه از این مجموعه استفاده کنید وارد سایت ویراستاران بشید. همین‌طور که دارید سایت رو نگاه می کنید یههو یه صفحۀ شناور جلو چشمتوت ظاهر می‌شه که یک هدیه دوست‌داشتنی براتون داریم، ایمیلتون رو وارد کنید تا براتون این هدیه رو بفرستیم. هدیۀ گفته شده چیزی جزء همین مجموعۀ مترادف‌ها نیست. ایمیلتون رو که وراد کنید چند دقیقه بعدش این مجموعه براتون ایمیل می‌شه.

توی خود سایت هم یه چرخی بزنید بد نیست چون کلی مطلب آموزنده و خوادنی داره.


از اینجا هم می‌تونید به‌صورت مستقیم این هدیه رو دانلودش کنید.
  • گلی

دیوید آلموند

چهارشنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۷، ۱۱:۵۶ ق.ظ

توی این چند روزه داشتم کتابی به اسم گِل می‌خوندم. نویسندۀ این کتاب دیوید آلموند است و بیشتر کتاب‌هاش تم مذهبی و فلسفی داره. ایشون دوبار نامزد جایزۀ هانس کریستین اندرسون شده و در نهایت سال ۲۰۱۰ جایزۀ هانس کریستین رو از آن خودش کرد.

مشهورترین کتابش هم اسکلیگ هست که توی ایران به اسم اسکلیگ و بچه‌ها ترجمه شده. از اونجایی که وقتی که یه کتابی می‌خونم معمولاً چندتا نقد هم کنارش می‌خونم ببینم بقیه چی‌ها گفتند. خانم شهلا انتظاریان (مترجم کتاب) در یکی از جلسه‌های نقدوبررسی این کتاب صحبت جالب دربارۀ آموند گفتند:

آلموند کسی است که اگر چه موضوع رعایت نکردن کپی‌رایت در ایران باعث مناقشات زیادی در سطح جهانی در ارتباط با مترجمان کشورمان شده است پیوسته ارتباط خوبی با مترجمان ایرانی داشته و دارد و معتقد است همین که بچه‌های ایرانی می‌توانند کتابش را بخوانند خوشحال کننده است.


حالا اگر آلموند می‌خواست مثل شاعرهای ایرانی برخورد کنند، چی الم شنگه‌ایی می شد. جالب اینجاست که  گویا آلموند پارسال می‌خواست برای نمایشگاه کتاب بیاد تهران و کارگاه نویسندگی هم برگزار کنه.


پ ن: یکی از قسمت‌های خواندنی کتاب گل این است:

ما باید در مدتی که روی خاک هستیم، هوای هم را داشته باشیم. این ساده‌ترین چیزها و سخت‌ترین چیزهاست.


گل |  دیوید آلموند |  شهلا انتظاریان | نشر آفرینگان

  • گلی