آرزوهای نجیب

بایگانی
پیوندها

۱۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است

چطوری بعضی ها می تونند اینقدر خوب بنویسند؟

چهارشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۶، ۰۳:۴۵ ب.ظ

تاریخ را همیشه دوست داشتم. همیشه دلم می خواست تاریخ ایران را از اول، اولش بخوانم. بچه که بودم همین کار را کردم. دقیق یادم نیست چند سالم بود. فقط یادم هست بخاطر علاقه ام به ذوالقرنینی که از قبل خوانده بودم دلم کشید تاریخ را از دوره هخامنشیان بخوانم. و خواندم. اما  کتابی که انتخاب کرده بودم آنقدر بد بود که  دیگر هیچ وقت سراغ تاریخ نرفتم. بد که می گویم یعنی اینکه  از حرف های قلمبه سلمبه توی کتاب سر در نمی آوردم و همین باعث شد که  شاید دیگر تاریخ را دوست نداشته باشم.

اصلا شاید برای همین تجربه های مشترک باشد که خیلی از ماها از تاریخ چیزی سر در نمی آوریم و اطلاعات تاریخیمان بر می گردد به همان اطلاعات کتاب تاریخ دوران مدرسه مان.

همین یک ساعت پیش که کتاب "بی کتابی "  را به عنوان اولین کتاب سال ۹۶ تمام کردم. دوباره یادم افتاد چقدر تاریخ خواندن را دوست دارم. چقدر خوب است که رمان بخوانی و از تویش تاریخ را مرور کنی وقتی خط به خط کتاب را می خواندم می توانستم لحظه به لحظه روز به توپ بستن مجلس را تصور کنم، با زن های  توی خانه ظهیرالدوله می رفتم از این سر خانه به آن سر خانه و غارت کردنش را می دیدم و حتی لحظه گلوله خوردن ناصرالدین شاه در حرم شاه عبدالعظیم را. همه این ها مثل یک فیلم خوش ساخت جلوی چشمم رژه می رفت و حظ می بردم از اینکه یک نویسنده پیدا شده که دغدغه تاریخ دارد و دلش می خواهد بجای اینکه کتاب هایش پر شود از عشق های آب دوغ خیاری دختر و پسر هایی با هر نوع تفکر و آیین و مذهبی، خط به خط تاریخ را برایمان با کلمه های جادوییش شرح داد.

حالا من به لطف کتاب های این نویسنده، ۱۵ خرداد را می توانم تصور کنم، حال دختران و زنان به اسارت رفته را می توانم تصور کنم، و حتی می توانم  لحظه به لحظه یوم التوپ را هم به زیبایی یک فیلم خوش ساخت تصور کنم!

پس  ممنون آقای محمدرضا شرفی خبوشان بخاطر تمام تاریخی که جلوی چشمهای من ورق زدید.


پ ن: کسایی که قراره از الان کتاب های آقای خبوشان رو بخونند باید این نکته رو دقت کنند، که شاید بیست سی صفحه اول کتاب ها براتون گنگ باشه، ولی صبور باشید و باز به خوندن ادامه بدید، تا جادوی کلمات کتاب به سراغتون بیاد و شما را جادو کنه، بعد خودتون می بینید که مزه کتاب آروم آروم زیر دندونتون میره و بدون اختیار ساعت ها می شینید و کتاب رو می خونید، یه وقت هایی باآدم های توی کتاب بغض می کنید، یه وقت هایی حسودی می کنید، و یک وقت هایی توی دلتون غنج میره که یه بخش تاریخ رو این مدلی دارید می خونید!


پ ن ۲: نوروزتون مبارک(:

امیدوارم سال نود و شش براتون کلی لبخند و حال خوب هدیه بیاره، به قول جناب آقا گل البته با پشتکار و تلاش خودتون(:

  • گلی