آرزوهای نجیب

بایگانی
پیوندها

۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

تفکرنقادانه به زبان عاشقانه

چهارشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۳۸ ق.ظ

جملۀ عربی هست که می‌گوید:

«‌‌من یحبک لن یترکک ولو‌‌

کنت شوکآ بین یدیه‌‌

کسی که دوستت دارد هرگز شما را ترک نخواهد کرد؛ حتی اگر خاری در بین دستانش باشد». ‌‌

جملۀ جذابی است. می‌توانی استوری‌ش کنی. شک ندارم آدم‌های زیادی ابرازهمدردی می‌کنند و چند نفری هم آه می‌کشند و می‌نالند از رفیق نیمه‌راه بودن یار.

 آنهایی که رفته‌اند همیشه آدم‌های بد قصه‌اند. آه و نفرین‌های زیادی هم پشت سرشان بوده و هست و خواهد بود؛ اما چرا هیچ‌کس برای یک بار هم از کسی که رفته نپرسید چرا رفتی؟ چه شد که رفتی؟ اصلاً تا حالا شده خودتان را بگذارید جای کسی که رفته؟ چه بر سرش آمده وقتی خواست آخرین پیام را بنویسد؟ چند بار کلمه‌ها و جمله‌ها را پاک کرد. پشت کدام جمله‌ها اشک ریخت؟ وقتی جمله‌هایش را بالاخره فرستاد؛ بعدش، بعدش چه کرد؟ تا وقتی آدم آن ور خط جوابش را بدهد چه بر سرش آمد؟ چند بار برای آخرین بار عکس پروفایل معشوقش را نگاه کرد؟ کدام خیابان‌ها را پیاده گز کرد برای هضم دلتنگی‌ش؟ چند ساعت طول کشید تا کمی و فقط کمی آرام شود؟

‌‌‌

این‌ها را ننوشتم که در ستایش معشوقی که رفته حرف بزنم. می‌خواهم بگویم همیشه ما فقط یک طرف ماجرا را می‌بینیم. در همۀ موضوع‌های اجتماعی قضیه همین است. یک طرفه به قاضی می‌رویم نسخه‌مان را می‌پیچیم و تمام.

یادمان نرود هر اتفاقی هر جایی از این دنیا می‌افتد ما فقط در جریان بخشی از ماجرا قرار گرفته‌ایم. پس دلیلی ندارد برای همۀ اتفاق‌های دنیا واکنش نشان دهیم؛ چون مطمئناً در نودونه‌درصد ماجراها ما اشتباه قضیه را برداشت کردیم.

آخر قصۀ  جامعه‌ای که تفکر نقادانه در آن نقشی نداشته باشد همین است که امروز در ایران خودمان می‌بینیم.

  • گلی

بله اینجوریاست

سه شنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۹، ۱۰:۱۷ ب.ظ

از صبح که تصمیم گرفتم برای اون صفحۀ کذایی تولیدمحتوا کنم یه استرس عجیبی اومده سراغم که نگو و نپرس. یعنی گیج و منگ اساسی‌ام ها.

مدام دارم داده‌های توی ذهنم رو بالا و پایین می‌کنم. کتاب‌هایی که خوندم، صفحه‌های مشابه‌ای رو که دیدم و خرواری از اطلاعات توی ذهنم می‌ره و میاد و نتیجه‌ای نگرفتم ازشون و آخرش رفتم سروقت داده‌هایی که قبلاً برای بخش مکتوبی که آماده کرده بودم.

یکی نیست بگه بابا وا بده مگه چه کار می‌خوای بکنی. یه کاری هست مثل همۀ کارهای دیگه، اینهمه استرش نداره که!

  • گلی

همین قدر حال بهم زن

دوشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۹، ۱۲:۱۳ ب.ظ

من هر روز که بیشتر می‌گذره بیشتر می‌فهمم ما ایرانی‌ها بی‌منطق‌ترین آدم‌های روی کرۀ خاکی هستیم.

 

  • گلی

باید کاری می‌کردم.

سه شنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۹، ۰۸:۲۴ ب.ظ

صفحه‌ای تازه‌نفس برای کسب‌وکاری که توی ذهنمه  توی اینستا درست کردم. دو ساعت پیش اولین پستش رو نوشتم و ارسال کردم. الان  دو ساعت نشسته‌ام تا یکی از در مغازه رد بشه و با لایک یا دنبال کردن مشتری شه؛ ولی مشتری نیومده هنوز. در حد یه لایک هم به دکون ما سر نزدن نامردا.

  • گلی

به پسرم

شنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۹، ۱۲:۴۹ ب.ظ

دارم پیر می‌شم یحیی!

  • گلی

دعام کن خدا.

جمعه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۹، ۰۳:۰۱ ب.ظ

یه وقتایی دردهای عجیب‌غریبی میاد سراغ پاهام. اون‌قدر اذیت می‌شم که فکرم هزار راه می‌ره. امروز که ساعت شش بعد از نماز صبح بلافاصله توی گوگل جست‌‌وجو کردم: «علائم و نشانه‌های سرطان استخوان».

  • گلی

شروع هفتۀ کاری خود را با غرزدن تضمین کنید.

دوشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۲۴ ق.ظ

از اونجایی که توی کشور قشنگمون هر روز که چشم وا می‌کنی می‌بینی توی خبرها زدن فلان نویسندۀ محبوب و ادبیات دوستت به بهمانی‌ها تجاوز کرده، یه بابایی سر دخترش رو بریده، فلان مسئول یهو دلش کشیده یه چند رقم ناقابل اختلاس کرده، دلار تا ابد سر به فلک کشیده و اونقدر اتفاق‌های رنگارنگ می‌افته که نمی‌دونی ذهنت رو مشغول کدومش کنی و تو با این حجم از اتفاق‌های باشکوه هی از خودت می‌پرسی چطور دایناسورها با اون هیبت و هیکل منقرض شدن؛ ولی آدمیزاد با چند کیلو پوست و گوشت همچنان در حال افزایش جمعیتشون هستن. و از اونجایی که تو آدمیزادی و مثل دایناسورها هپلی نیستی که این جوری میدوون رو خالی کنی؛ پس بی‌خیال همۀ این خبرهای زرد و زپرتی می‌شی و روزت رو با انرژی شروع می‌کنی و دل می‌دی به طالع‌بینی زردتر رنگی‌رنگی. برای همین بالاخره دست از تنبلی برمی‌داری و به اون پروژۀ کذایی فکر می‌کنی. توی برنامه‌ت هست اونقدر روش کار کنی که بتونی بهش دل ببندی و دوسش داشته باشی تا اونم جزئی از خودت بدونی؛ مثل وریا، مثل دختر لازانیایی. در نهایت هم منتظر جمعه و یک‌شنبه می‌شینی که از راه برسن تا خستگی‌های یک هفتۀ کاریت رو از تنت دربیاره؛ چون که طالع‌بینی رنگی‌رنگی گفته قراره توی این روزها یک خلاعاطفی پر بشه!

البته از همین تریبون اعلام می‌کنم خاک بر سر رنگی‌رنگی اگر دروغ بگه و جمعه و یکشنبه اونی نشه که می‌گه.

 

  • گلی