آرزوهای نجیب

بایگانی
پیوندها

۲۷ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است

مادام بوکتا

سه شنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۸:۰۱ ب.ظ

مِی همیشه می‌گفت: ما قبل از اینکه به این شکل به دنیا بیاییم فرشته بودیم. می‌گفت هر وقت هم از این دنیا برویم دوباره به حالت اول برمی‌گردیم و فرشته می‌شویم. آن وقت دیگر هیچ دردی احساس نخواهیم کرد.




جای خالی می | سین تیا رایلنت | نسرین وکیلی |  نشر ونوشه


پ ن: چاپ اول این کتاب سال ۸۴ بوده، و من همین چند روز پیش خوندمش؛ می‌دونید با این حساب چند سال از کتاب‌های خوب ادبیات عقب هستم؟


  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۱۹ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۰:۰۱
  • گلی

!

دوشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۳۲ ب.ظ

یه جوری سرم درد می کنه، انگار مقصر اینهمه دروغ بافی حسن و اسحاق منم !

  • گلی

نامت را بگذار و س(...)ط این شعر

يكشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۶:۴۷ ب.ظ

سلام ساکن اردی‌بهشت‌های احتمالی شیراز

سلام یحیی جان

این روزها چه سخت می‌شود

به بهانۀ بهارنارنج

یک بار دیگر به شیراز آمد.

تنها باری که دیدمت

برگ‌های نوزاد

دور قاب عکست جشن گرفته بودند.

تنها بار

رازقی‌های نوجوان

بالای لبخندت تاب می‌خوردند و

سنگ قبرت

لباسی از بهارنارنج پوشیده بود

تنها بار

اردی‌بهشت بود

که آمدم.

بوی دهانت

فصل را شکفته بود

ایستادم و تمام سنگ قبرت را

که شعرتر از هر چیز دیگری بود خواندم،

«

بسم رب الشهداء

زنم فریاد، برگویم که ای مادر، تماشا کن

بخوان تو آل‌عمران را  و شو آگه ز کار من

شدم با اولیا و انبیا هم بزم و هم آیین

مکن از بهر من گریه، ببین عز و وقار من

شهید بسیجی؛ یحیی گوشه‌نشین

فرزند سیف الله، متولد 1349 که در عملیات 

والفجر 8 جبهه اروند کنار مورخه 64/11/21 

توسط  بعثی ها به درجه رفیع شهادت نائل آمد

»

چه خوب شد

که این شعر

بوی ۱۵ سالگی تو را گرفت

بوی نامت

بوی مرامت

بوی اردی‌بهشت‌های احتمالی شیراز!



نامت را بگذار وسط این شعر | محمدرضا شرفی خبوشان | شهرستان ادب


پ ن: یه کوچولو توی شعر دست بردم(:


  • گلی

آرزوهای نجیب

شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۴۸ ب.ظ

بنظرم هر آدمی توی زندگی باید یک بابالنگ دراز داشته باشد. نه بخاطر اینکه از پرورشگاه نجاتش بدهد، یا حتی برایش به مناسبت‌های مختلف کلی پول بفرستد تا مثلا جوراب ابریشمی بخرد که جلوی جولیا پندلتون‌های دنیا کم نیاورد و حتی‌تر در رمانتیک‌ترین بخش ماجرا با بابالنگ درازش قرار بگیرد و تهش به ازدواج ختم شود. نه!

هر آدمی باید یک بابالنگ دراز داشته باشد فقط برای اینکه یک وقت‌هایی برایش نامه بنویسد و کمی درد دل کند همین.

  • گلی

دنیا با همین تفاوت هاش قشنگه

جمعه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۹:۳۰ ب.ظ
اتفاق قشنگ امروز این بود که موقع مناظره‌ها، وقتی جهانگیری حرف می زد (با چاشنی کمی دروغ البته) صدای کف و سوت همسایه روبه‌رویی می‌اومد و وقتی قالیباف با اون نشاط همیشگی و نگاه مثبتش به دنیا حرف می‌زد از این ور صدای دست و سوت من می‌رفت بالا.


  • گلی

عطار جان

جمعه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۰۲ ق.ظ

«گفت: این زن...

«زانکه چون ما نیست

«می‌داند....

«کز کدامین گمشده مانده ست دور،

«وز که افتاده ست زینسان ناصبور...

«داند او تا بر که می‌باید گریست!


پ ن: شعر " نو" بالایی از چسباندن، چند مصرع شعر عطار جان از کتاب منطق الطیر درست شده (:

 

  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • ۱۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۰:۰۲
  • گلی

می دونم ناشکری محض ِ ولی خسته ام

پنجشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۵۹ ب.ظ

اینقدر خسته‌ام که دلم می خواد چشام رو ببندم. تا اینکه بالاخره یکی صدام بزنه که، زهرا بلند شو بالاخره تموم شد دنیا. چشمام رو باز کنم و ببینم آره راست می گه بالاخره همون روزی که وعده اش رو دادن رسیده. اونوقت چشام رو با خیال راحت ببندم و تا ابد یک دل سیر بخوابم.

  • گلی

دستشون هم درد نکنه(:

سه شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۴:۳۳ ب.ظ

انتشارات آرما محبت کردن و دعوتمون کردن نمایشگاه کتاب. ولی سوالی که اینجا پیش میاد اینه که آرما جان اصلا با خودت فکر کردی که سرکار خانم محمدی توی اون شهر درندشت کجا بره؟ کارتن خواب شه یعنی؟؟؟ خب عزیزم یه هتلی، یه بلیط رفت و برگشت ترجیحا قطاری چیزی همراه دعوت نامه می‌فرستادی و دل ما شاد می‌کردی. خب آدم باید با یه امیدی یه عشقی اینهمه راه رو پاشه بیاد تهرون! بد می‌گم بگید بد می‌گی؟




پ ن: حرکتشون خیلی قشنگ بود و من هم چون معمولا برای همه‌چیز ذوق می‌کنم از دیدن این دعوت نامه هم کلی ذوق مرگ شدم. ولی مثلا اگر می‌اومدن یکم حوصله به خرج می‌دادن و برای هر کسی یه نامه کوچک می نوشتند و اینطوری دعوت‌نامه رو از حالت عمومی به یه دعوت‌نامه خصوصی تبدیل می‌کردند مطمئنا ذوقش بیشتر بود. منظورم اینه که آدم‌ها با یکم وقت بیشتر صرف کردن می تونند کلی کارهای شگفت انگیز و به یادماندنی‌تری کنند.

  • گلی

جای مردان سیاست بنشانید درخت

يكشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۹:۳۹ ب.ظ

همه تریپ سیاست بر داشته‌اند کل فضای مجازی پر شده است از زنده باد و مرده باد فلانی و بهمانی. و جالب اینجاست که ما ایرانی‌ها مثل همیشه دنیا را یا سیاه می‌بینیم یا سفید. دنیا و آدم‌ها و حزب‌هایش نه سیاه‌اند و نه سفید بلکه خاکستری‌اند. خاکستری دیدن را یاد بگیرید، نقاط ضعف و قوت نامزدهای انتخابات را با هم ببیند لطفا.

و هیچ‌وقت فراموش نکنید دوستی، محبت، عشق و انسانیت می‌ارزد به سیاست. و کاش سیاستمدارها می‌تواستند قد این عکس، حال دل آدم‌ها را خوب می‌کردند.





  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۱۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۱:۳۹
  • گلی

می‌آیی؟

شنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۲۸ ب.ظ

روزمرگی یعنی اینکه، هر روز راس ساعت ۸:۳۰ وارد اتاقک آسانسور بشی و کلید طبقه چهار رو فشار بدی و ساعت ۱۶:۰۰ بازم وارد اتاقک بشی و اینبار دکمه همکف رو فشار بدی. و دوباره روز از نو و روزی از نو.

سیمین دانشور توی کتاب سووشون می گه:آدم باید در این زندگی یک کار بزرگتری از زندگی روزمره بکند. باید بتواند چیزی را تغییر دهد. حالا که کاری نمانده بکنم پس عشق می ورزم!


  • گلی