من و مسئول دانشگاه
من در حالی که سه عکس رو به مسئول دادم. آقای محترم مسئول یه نگاهی به عکس انداخت و یه نگاهی به من و گفت: یه عکس هم با عینک بگیرید با عینک خیلی خوشگلترید.
من همون طور که نیشم تا بناگوش باز بود گفتم: جدی؟ میخواستم برم عمل کنم مخصوصاً یه جاهایی واقعاً خوبه که بدون عینک باشی.
آقای مسئول گفت: نه دخترم. و باز تأکید کرد که با عینک خوشگلترم. بعد گفت: راستی کجا منظورت بود که بدون عینک باید باشی؟
گفتم: مثلاً عروسیها.
آقای مسئول محترم گفتند: خانم محمدی. یه وقت توی عروسی آرایش نکنیدها. صورت شما بدون آرایش و همین طوری خیلی خوشگله.
گفتم: نه من کلاً بدون آرایشم همیشه؛ ولی به نظرم خوب نیست با عینک توی عروسی باشم.
آقای مسئول گفت: ول کن این حرفا رو. مهم صورتت هست که خیلی هم با عینک خوبی.
نتیجۀ اخلاقی اینکه تا اطلاع ثانوی من چشمام رو عمل نمیکنم.
- ۱۳ نظر
- ۰۸ دی ۹۷ ، ۱۴:۲۷