تو خوشی بی من . من خوشم بی تو ؟؟؟؟؟؟؟؟
يكشنبه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۲۰ ب.ظ
حسین زحمتکش هم این مدلی ابراز همدردی کرده با ما که :
" او " استکان چایی خود را نخورد و رفت
بغض مرا به دست غزل ها سپرد و رفت
گفتم : نرو !بمان ! قسم ات می دهم ولی
تنها به روی حرف خودش پا فشرد و رفت
گفتم که صد شماره بمان تا ببینمت
یک خنده کرد و تا عدد ده شمرد و رفت
گفتم که " بی " تو هیچم و "او " گفت بی نه "با "
در بیت ٍ آخرین غزلم دست برد و رفت
یعنی به قدر چای هم ارزش ....؟ نه بی خیال
او استکان چایی خود را نخورد و رفت
- ۹۴/۰۵/۲۵
به به!
بسیار زیبا! :)