آرزوهای نجیب

بایگانی
پیوندها

احمقانه است ولی واقعیت دارد !

چهارشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۷:۳۰ ب.ظ

یک چیزی که این روزها خیلی ناراحتم می کند و می ترسم یک روز همین موضوع باعث مجنون شدنم شود این است که توی ایران همه می خواهند عقایدشان را توی مغز بقیه کنند یعنی هیچ کس نمی آید عقاید روشنفکری مسخره و مذهبی و سیاسی ش را بگذارد کنار و بعد بیاید درباره یک چیز خاص نظر دهد .

مثلا هیچ روشنفکری از کتاب های شهید مطهری خوشش نمی آید ، حتی اگر برایش یقین شود  ، که شهید مطهری صدبرابر یک دانشمند غربی چیز حالیش هست چرا چون مطهری آخوند است و خب یک روشنفکر هیچ وقت آبش با یک آخوند توی یک جوب نمی رود ، یا اگر بخواهم مثال های دم دستی تری بزنم می شود اینکه مثلا هیچ آدم مذهبی از این مذهبی های هفت خط ها را نمی توانی پیدا کنی که مثلا از کافه پیانو خوشش بیاید ، یا مثلا حاج آقا !!!!!! زائری دلش می خواهد کل دختران ایرانی کتاب " بهم میاد " را بخوانند چرا چون از یک جایی شنیده که درباره حجاب است ! حزب الهی ها دارند خودشان را می کشند که فلان کتاب فلان نویسنده حتما خوانده شوند چون یک جاهایی از امام رضا حرف زده ، آنهایی هم که ادای روشنفکری و خیلی های کلاس بودن می کنند هی توی بوق کرنا می کنند که حتما عقاید یک دلقک را ملت بخوانند چون خیلی خارجی است ، حالا خودشان چیزی ازش نفهمیدن مهم نیست ، مهم این است که هانریش بل آنرا نوشته ، یا مثلا کلا  ریچارد براتیگان را نمی فهمند ولی هی پز می دهند که باید فلان کتابش را بخوانند ، از تَب سلینجر و وودی آلن چیزی نگویم بهتر است .

سایت فرارو چون فکرش آن وری است زیرآب سریال تنهایی لیلا را آنهم با تحلیل های آبکیش می زند  ، و خبرگزاری فارس و مهر  دارند خودشان را خفه می کنند که فلان نویسنده این وری دیده شود .

منظورم این است هرکس می خواهد هر چیزی چرتی را چون مطابق سلیقه ی احمقانه ی خودش است به خورد ملت دهد ، مردم ما هم که کلا آدمهای گوشی هستند و کلا قدرت تفکری از خودشان ندارند فقط منتظرند که فلان سایت و بهمان شخصیت موافق نظر خودشان ، یک چیزی بگویند تا هر چیز چرتی را بپذیرند .  احمقانه است ولی واقعیت دارد !

و در آخر باید بگم ، وقتی قرار است مثلا یک کتاب را بخواینم همه ی تفکرات روشنفکری و مذهبی و سیاسیمان را کنار بگذاریم و با یک ذهن سفید کتاب را بخوانیم و بعد درباره ش اظهار فضل کنیم . حالا این را بسط دهید به بقیه ماجراهای زندگیمان !


  • گلی

نظرات (۴)

نمیدونم درست منظور شما رو متوجه شده باشم یا نه ولی من اینجور فکر میکنم که مردم میترسن از اینکه ببینن اشتباه کرد.از این میترسن که خلاف این عقایدشون ثابت بشه.برا همینه که یه روشنفکر که روحانیون رو امل و عامی میدونه نمیتونه با خودش کنار بیاد.یا یه مذهبی از این میترسه که حرف حقی رو قبول کنه که فلان نویسنده خاک بر سری غربی زده.
ما همه داریم با یه نوع عینک کتاب میخونیم.عینکی که باعث میشه در ییک کتاب یه چییزایی رو خوب و واضح ببینیم و یه سری چیزا رو نبینیم.و الان تو کشور ما خیلی خیلی کم میتونیم کسی رو پیدا کنیم که با چشم خودش بخونه بدون هیچ تعصب و پیش زمینه ای.

پاسخ:
پاراگراف اول رو منظورتون رو نفهمیدم ولی پاراگراف دوم دقیقا (: و یا به یه عبارت ساده تر منظورم اینه که وقتی قراره مثلا یه کتاب رو بخونیم همه ی تفکرات دینی و سیاسی مون رو بذاریم کنار و بعد کتاب رو بخونیم حالا اینو بسط بدیم به بقیه اتفاقات زندگی (:
 اعتراف می کنم 
نمیشه ..واقعا نمیشه بدون پس زمینه ذهنی کتاب بخونم ..خیلی سخته ..
ادم نمی تونه سابقه یک نویسنده را فراموش کنه ..نمی تونه نقد ها و حرف ها را فراموش کنه ..نویسنده گذشته خودش را تو کتاب به دنبال داره 
پاسخ:
من قبول دارم که حرف و کلمه خیلی تاثیر داره روی آدم ولی حداقل میتونیم سعی کنیم ، این تاثیرها کمتر بشه (: حالا فکر نکنی من چیزی روم تاثیر نداره نه ولی تمام سعیمو می کنم که بی طرف به هر چیزی نگاه کنم ، امیدوارم موفق باشم (:
همه ی حرفهات رو قبول دارم جز پاراگرف آخر رو . ما هرگز نمیتونیم با یک ذهن سفید یک اثر رو بخونیم . امیر خانی توی کتاب سرلوحه ها در نقد ایات شیطانی اینطور مینویسه که بدون تعصب خوندن یه متن مثل اینه که یک تکه از وجودت رو جدا کنی و بدون اون بخونی و بدون اون بنویسی که این امکان نداره . و با ما همه ی خودمون میخونیم و مینویسیم .
و من واقعا این رو قبول دارم و در مورد من یکی صدق میکنه .
 قانون " نبین کی میگه ، ببین چی میگه " برای من شامل حال همه نمیشه .

+ سر درد دلت در مورد حمایت همه جانبه ی مذهبی ها از امیرخانی هم باز نشه  صلوات بفرست :))))
پاسخ:
من خودم همیشه میگم که امیرخانی رو بچه حزب الهی ها bold کردن چون دیگه کسی نبود که ازش حمایت کنند ، ایران رو شبیه یه طناب تصور کن ، که دو طیف دارن هر سرش  رو سمت خودشون  می کشن حالا از اون طرف هر دو طیف دارن یار کشی می کنن .  حالا حکایت حمایت بعضی ها از بعضی نویسنده ها همین جوریه !

ولی در کل همیشه می گم امیرخانی در نوع خودش آدم نجیبی هست و من به شخصه این نجابتش رو بیشتر از نویسنده بودنش دوست دارم !

بعدا نوشت : یادم رفت بگم که واقعا بعضی ها ارزش اینو دارند روشون مانور بدن ،  یکیش همین رضا امیرخانی !

خب هر کسی با اون عقایدی که عمیقا باورش داره راجب موضوعات دیگه قضاوت می کنه . یعنی اگه اون عقاید اولیه نباشن نمیتونه راجب درستی یا غلطی یه کتاب تصمیم بگیره . این االبته راجب بعضیاس . بنظرم اکثرا نه بر اساس عقایدشون و کورکورانه و بر اساس ظاهر قضیه تصمیم میگیرن . مثل همین که اگه حرفای یه اخوندو یه اون ور ابی کرواتی بزنه مردم دید بهتری دارن . این پست هم هم فکر کنم شامل دسته ی دوم میشه.
پاسخ:
دسته دوم یعنی کدوم دسته ؟