بچه های این دوره زمونه هستند دیگه، برای هر چی یه جوابی دارن:D
سه شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۶:۲۰ ب.ظ
لوکیشن : خونه حاج بابا. طاها برادر زاده جانِ جانانمان داره مشق می نویسه، بعد برای اینکه مشق هاش رو زودتر تموم کنه بین کلمه هاش کلی فاصله می ذاره.
من : طاها عمه جون اینهمه بین کلمه هات فاصله نذار
طاها: عمه اگه کلمه ها رو به هم نزدیکتر کنم، کلمه ها خفه میشن
من :|
پ ن: جالب اینجاست وقتی با همین منوال فاصله گذاشتن مشق نوشت، و خسته هم شد تازه، رو کرد به خدا و گفت: خدایا خسته شدم دیگه، چرا منو آفریدی؟ منو آفریدی که مشق بنویسم!
- ۹۵/۰۲/۰۷