آرزوهای نجیب

بایگانی
پیوندها

عجب صبری خدا دارد.

سه شنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۵، ۰۹:۲۹ ب.ظ

کشور عجیب غریب و پر از تناقضی داریم. مذهبی‌هایمان قرتی هستند و قرتی‌هایمان مذهبی.

مثلا دخترهای مذهبی زیادی می‌شناسم از همین مدل دخترها که از یک هفته قبل محرم سر تا پا  لباس سیاه می‌پوشند تا خود اربعین. از همین‌هایی که ردیف اول هر روضه‌ای می‌نشیند و یک بسته دستمال کاغذی باید حتما دم دستشان باشد. همیشه صفحات اینستاگرامشان پر از لبیک یا حسین و این مدل حرف‌هاست. شب و روزشان را به کارهایی فرهنگی مشغول هستند وبلاگ‌هایشان پر است از بیانیه‌های حفظ حریم محرم و نامحرم. برای هر فیلم و کتابی نقد می‌نویسند و حفظ حریم عفاف رو توصیه اکید می‌کنند. صفحات مجازیشان پر است از کتاب‌های انتشارات سوره مهر و نیستان. سعی می‌کنند رهبر را حضرت آقا صدا کنند، البته موقع ادای حضرت آقا سرشان کمی به چپ زاویه می‌گیرد و ح را حتما غلیظ ادا می‌کنند. ولی خوب اینها همه‌اش یک طرف ماجراست، ماجرا وقتی جذاب می‌شود، که مثلا وقتی آن مداح خوشگله می‌آید روضه می‌خواند همین خواهرهای حزب الهی  گوشی‌هایشان را فوکوس می‌کنند روی چهرۀ آن برادر عزیز. و حتما زیر لب فتبارک الله احسن الخالقین را فراموش نمی‌کنند. پنل وبلاگ‌هایشان پر است از دلبری های زنانه آن هم با برادر‌های دینی‌شان. یحتمل التماس دعا دارند در هر رکعت نماز شبشان ، و یا شاید هم، مسائل ریز مذهبی دیگر که ما جماعت کافر ازش سر در نمی آوریم. با پا پس می‌زنند و با دست پیش.

خیلی وقت است این حرف‌ها روی دلم سنگینی می‌کند، اینکه حالم از هر چی دختر مذهبی و حزب الهی بهم می‌خورد. از همین‌ها که دایه دار فرهنگ  دین و اسلام هستند ولی هیچیشان شبیه آدم نیست. دروغ چرا یک وقت هایی دلم می‌خواهد انقدر قدرت داشتم که همه‌شان را جمع می‌کردم و آتش می‌زدم تا نسلشان منقرض شود. نسلشان منقرض که نمی‌شود هیچ،  برعکس  انگار کود شیمایی پایشان ریخته باشی، هر روز تعداشان بیشتر می‌شود آنقدر زیاد شده‌اند که هر جا می‌روم یک نمونه اش را حتما می‌بینم، بلاگستان که پر شده از این مدل دخترها، دخترهای خوب ناز نازی پر از ادا و اصول مذهبی طور.

همۀ این‌ها را گفتم که به این نکته برسم که: خواهرم لطفا و خواهشا با خودت روراست باش.


  • گلی

نظرات (۷)

  • خانم لبخند
  • من با خودم که روراستم و هیچ وقت ادعای مذهبی بودن نکردم و نمیکنم. نیستم هم.  
    اما نمیدونم موفق بودم اینجا اینو نشون بدم یا نه؟ دو رو میزنم؟ 
    پاسخ:
    تو شبیه منی نه مذهبی هستی نه قرتی، یه حد وسط هستیم انگار، یه حد وسط که خودمون دوست داریم ولی بقیه نه!
    دو رو؟
    من چیزیی از دو رویی ندیدم از تو، تو خانم لبخند خودمون هستی و بس(:
  • ر. کازیمودو
  • اعصاب نداری ها
    پاسخ:
    واقعا اعصابمو ریختن بهم، شوروش در آوردن دیگه:|

     هر روز یه ادا اصول هر روز برنامه داریم سر این مساله:|


  • خانم لبخند
  • بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
    خب خدا رو شکر :)
    بسیار ممنون :)

    دقیقا خودمم دوست دارم این حد وسطیم رو. و دقیقا خیلیا دوست ندارنش :)
     خب مهمم نیست در واقع.
    من هرچی میگذره بیشتر به این نتیجه میرسم که فقط خودمو و خودتو عشقه :دی 
    چند وقتی بود میخواستم اینم بگم که اصلا از همون اول که دیدمت و فهمیدم هم اسمیم یه صمیمیت خاصی باهات پیدا کردم. که خب البته نوشته هاتم بی تاثیر نبودن:) چهره ت مهربونیِ خاصی داره و مشخصه نه خیلی به قول خودت قرتی هستی و نه خیلی مذهبی :)

    ** *** ** ** *** ** ******* * **** ****** *** *** * ***** * ******** ** **** ***** ***** ** ******* ** **** **** *** ****** ** ***** ****** ****** *** **** **** ***
    پاسخ:
    (:
    از آشنایی مجدد شما بازم خوشبختم: مجددا شترق:D

    هر چند از این مطلق نگری ها و تعمیم دادنِ اشتباهات یک عده، به کلِ یک طیف خاص بیزارم، اما با طرح مسئله تون موافقم.
    این انگار یک جور مدل و طرز فکر جدید هست که داره رواج پیدا میکنه بین جوان های مذهبی و البته بین خانم ها بیشتر نمود پیدا میکنه.
    یک نوع سوسولِ مذهبی! بسیجیِ لوکس! جهادیِ آخرین سیستم!
    و هر چند این ها را نمی شود تعمیم داد به کل جمعیتی که دیده ام آدم های خاکی و پاکشان را.
    پ.ن: البته چندباری که دور و بر ستاد دکتر، شهردارِ تهران رفتم توی مشهد، از این خواهران مکرمه توی فضای کاری یافت می شدند. انگار یک جور قرابت فکری بین این فضاها هست که دارد اپیدمی می شود...
    پاسخ:
    اتفاقا این مدل خواهرا توی ستاد دکتر عدالت خواهتون  بیشتر پیدا میشه، و اتفاقا منظورم من همون خواهرای طیف دکتر عزیزتون بود(:

    در ضمن این اتفاقی که من نوشتم، بین دختر و پسرای مذهبی به صورت یکسان اپیدمی شده، اگر خاطرتون باشه قبلا مدل پسرونشو نوشته بودم.
    و البته در موردِ حد وسط بودن. یعنی چطوری دقیقا؟! منظور اعتدال است؟ یا راه رفتن بین حق و باطل؟!

    پاسخ:
    شما وبلاگ منو خیلی وقته می خونید، من اعتدال دارم یا بین حق و باطل راه میرم؟
    شکرِ خدا من جناحی نیستم که از این حرفا ناراحت بشم!
    دکتر دور و برِ ما زیاده با توجه به فضای دانشکده! کدومشون رو میگین؟
    اگر منظور دکتر جلیلی هست، یک همچین چیزی ندیدم توی ستاد.
    البته بالکل اون دسته از خانم هایی که خیلی فعالانه وارد سیاست میشن، نه همه شون، ولی تا جایی که من دیدم، برخوردشون با آقایون راحته و ذیل این راحت بودن، پست های اینستاگرامشون، تصاویر پروفایلشون و ... رو میشه تحلیل کرد.
    منتهی این مدلِ مذهبیِ سوسول رو توی همون فضایی که عرض کردم، مشاهده کردم. یک جور پول داریِ خودنمایی که حالا چادر و مذهب هم بهش وصل شده! البته این رو نمیشه تعمیم داد. شاید چندتا موردِ خاص بوده این مشاهده که نمیشه از طریق استقرا به یک حکم عام رسید باهاش.

    پاسخ:
    حالا بحث سیاست هم نیست، ولی معمولا من این چیزها رو بین دخترهایی که واقعا احساس مذهبی بودن شدید می‌کنند زیاد دیدم، کسانی که تو نگاه اول با خودت میگی وای عجب حزب الهی شاخی ولی بعد که یکم بیشتر دیدشون تازه گندش درمیاد که اون فکری که می کردم نیست!


  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • ان شاءالله که بدونیم با خودمون چند چندیم. ماذا فازا!
    پاسخ:
    ایشالا (: