عجب صبری خدا دارد.
کشور عجیب غریب و پر از تناقضی داریم. مذهبیهایمان قرتی هستند و قرتیهایمان مذهبی.
مثلا دخترهای مذهبی زیادی میشناسم از همین مدل دخترها که از یک هفته قبل محرم سر تا پا لباس سیاه میپوشند تا خود اربعین. از همینهایی که ردیف اول هر روضهای مینشیند و یک بسته دستمال کاغذی باید حتما دم دستشان باشد. همیشه صفحات اینستاگرامشان پر از لبیک یا حسین و این مدل حرفهاست. شب و روزشان را به کارهایی فرهنگی مشغول هستند وبلاگهایشان پر است از بیانیههای حفظ حریم محرم و نامحرم. برای هر فیلم و کتابی نقد مینویسند و حفظ حریم عفاف رو توصیه اکید میکنند. صفحات مجازیشان پر است از کتابهای انتشارات سوره مهر و نیستان. سعی میکنند رهبر را حضرت آقا صدا کنند، البته موقع ادای حضرت آقا سرشان کمی به چپ زاویه میگیرد و ح را حتما غلیظ ادا میکنند. ولی خوب اینها همهاش یک طرف ماجراست، ماجرا وقتی جذاب میشود، که مثلا وقتی آن مداح خوشگله میآید روضه میخواند همین خواهرهای حزب الهی گوشیهایشان را فوکوس میکنند روی چهرۀ آن برادر عزیز. و حتما زیر لب فتبارک الله احسن الخالقین را فراموش نمیکنند. پنل وبلاگهایشان پر است از دلبری های زنانه آن هم با برادرهای دینیشان. یحتمل التماس دعا دارند در هر رکعت نماز شبشان ، و یا شاید هم، مسائل ریز مذهبی دیگر که ما جماعت کافر ازش سر در نمی آوریم. با پا پس میزنند و با دست پیش.
خیلی وقت است این حرفها روی دلم سنگینی میکند، اینکه حالم از هر چی دختر مذهبی و حزب الهی بهم میخورد. از همینها که دایه دار فرهنگ دین و اسلام هستند ولی هیچیشان شبیه آدم نیست. دروغ چرا یک وقت هایی دلم میخواهد انقدر قدرت داشتم که همهشان را جمع میکردم و آتش میزدم تا نسلشان منقرض شود. نسلشان منقرض که نمیشود هیچ، برعکس انگار کود شیمایی پایشان ریخته باشی، هر روز تعداشان بیشتر میشود آنقدر زیاد شدهاند که هر جا میروم یک نمونه اش را حتما میبینم، بلاگستان که پر شده از این مدل دخترها، دخترهای خوب ناز نازی پر از ادا و اصول مذهبی طور.
همۀ اینها را گفتم که به این نکته برسم که: خواهرم لطفا و خواهشا با خودت روراست باش.
- ۹۵/۰۸/۱۸