اگر بار گران بودیم رفتیم رفقا
امروز داشتم به یکی از دوستام میگفتم که ابرهای شیراز فقط بلدند بغض کنند و گرنه عرضه یک کوچولو اشک و اینها را که ندارند بعد دوستم گفت خب ابرها توی استان های همجوار اشکهایشان را می ریزند به شیراز که می رسند استراحت می کنند بعد می روند استان های دیگر باز هم بارش و اشک. بعد کلی مسخره کردیم و آه و ناله سر دادیم. عصر که آمدم خانه سازمان مدیریت بحران و همچنین هواشناسی اعلام کرد که فردا شیراز سیل میآید و خلاصه برای جلوگیری از عواقب در شرایطی که فقط یک کوچولو بارش داشتیم تا الان، فردا صبح تمام دانشگاه و مدارس و ادارات را تعطیل کردند.
خلاصه اگر تا سه روز آینده پستی نزدم آگاه باشید که سیل این نویسنده جوان ِ جویای نام و خوش آتیه را با خودش برده.
و اما وصیتم به شما دوستان مجازی این است که وقتی کتابم چاپ شد، با کتابم مهربان باشید و آن را بخرید و بخوانید و به دوستان خود هم پیشنهاد بدهید تا روح دوستتان در آسمانها به آرامش برسد.
پ ن: امروز رفتم سایت نشر آرما بعد اسم خودم را ببین نویسندههاش دیدم، اینقدر ذوق کردم که نزدیک بود سکته کنم:D (اینهاش)
- ۹۵/۱۱/۲۴