ماذا فازا؟
یکی از بچههای وبلاگنویس، که دانشجوی دکتری کشور سوئد است، توی کانالش نوشته:
"هرقدر که من نگران دوستان هم وطن هستم، از طرف خارجی ها نگرانی ندارم. ما همیشه با همکاران و دوستان با هم برای صرف ناهار می رفتیم. امروز ولی بدون گفتن به من رفتند بی سر و صدا. بعدتر که یکی شان را دیدم گفت، می دانستیم روزه می گیری برای اینکه یک وقت اذیت نشوی به تو نگفتیم."
ولی خب توی کشور مثلا جمهوری اسلامی ایران، هموطنهای عزیز به محض اینکه چشمشان به یک خانم که یک کوچولو محجبه هست و شاید بخاطر قیافۀ زرد و نحیفش، حدس میزنند روزه است، توی ظل آفتاب زل میزنند توی چشم این خانم و بطری آب معدنی که خنک بودنش، با آن قطرههای ریز آب روی جدارهاش از بیست فرسخی مشخص است، را سر میکشند.
حالا چرا با اینهمه کینه و نفرت زل میزنند توی چشمت و آب را سر میکشند را من نفهمیدم، شما اگر به نتیجۀ خاصی رسیدید من را هم بینصیب نگذارید.
باتشکر
- ۹۶/۰۳/۰۹