اولش قرار نبود اینطوری بشه
این خانمی هم که در تصویر میبینید، خانم ال ام مونتگمری، خالق آنشرلی است.
خانم نویسنده، رمان آنشرلی رو تقریباً ۱۰۹ سال پیش نوشت. ۱۰۹ سال پیش در ایران تقریباً یعنی زمان احمدشاه قاجار.
کتاب در یکی از جزیرههای کانادا میگذره که الان یکی از مناطق توریستی کاناداست و برای ورود به این جزیره کلی دنگوفنگ وجود داره.
کتاب آنشرلی رو که آدم میخونه تازه معنی جهان سومی بودن رو درک میکنیم. زمانی که شاههای قاجار ما توی حرمسراها لم داده بودند، جزیرۀ کوچک آنشرلی خط راهآهن داشت، کانادا مجلس داشت، حزب داشت، زنها وارد دانشگاه میشدند، زن نویسنده وجود داشت، مردمشون کتاب میخوندند و دغدغۀ کتابخوانی داشتند، جوانان اون جزیره درگیر تشکیل شورا برای نوسازی جزیره بودند.
و اما ایران در سال ۲۰۱۷-۲۰۱۶ :
مردم توی اردیبهشت به امید و تدبیر رأی میدن، یه شعار خوشگل و توی دل برو با یه رنگ انتخاباتی دلبرتر
هنرمندهای
ما، مردمی که شبیه اونا فکر نمیکنند، رعیت میخونند و دنبال یه کیسه برنج
و از اینکه هواپمای اسقاطی خریدیم و اونا میتونند باهاش جشنواره برند
خوشحال هستند و دلیل رأیشون رو همین هواپیمایی از آسمون نازل شده میدونند.
روشنفکرهای و هنرمندهای ما یادشون میره که چه شعارهایی دادند و با چه شعارهایی مردم رو تشویق به رأی کردند، یادشون میره حرفهاشون رو. بعد یه پست اینستاگرامی میزنند و یه چس ناله میکنند و تا حادثۀ بعدی ما رو با بدبختی هامون تنها میذارن.
بعد با مدرک زیر دیپلم برای ما نقش مصلح اجتماعی رو در میارند، نزدیکهاشون صدها بچه و طفل معصوم تا مرگ پیش میبرند بعد ادای حمایت از حقوق کودکان و زنان بیسرپرست رو در میارند.
با پارتی محصولات چینی رو وارد کشور میکنند و کارآفرینان داخلی رو به خاک سیاه میشونند و دم از بیکاری از جوانان میزنند و برامون گلریزان و صدقه جمع میکنند و جوانی که از سر بیکاری، جرمی رو انجام داده از زندان آزاد میکنه، کلی دوربین با خودش میبره و توی دوربین زل میزنه و اشک توی چشمهاش جمع میشه و نقش زرو رو بازی میکنه ما بدبخت بیچارهها هم براشون دست میزنیم و بهشون لقب هنرمند مردمی میدیم.
بچههاشون دو تابعهایی هستند و دم از کشور و ایران و خون آریایی میزنند.
نویسندههامون کتابهاشون پر میشه از مسائل جنسی و فکر میکنند مدرن بودن به این خزعبلات است.
سیاستمدارهای ما دغدغههاشون تعداد فالورهاشون است و برای یه فالور بیشتر و کمتر جشن میگیرند و بچههاشون توی کشورهای خارجی مشخص نیست برای چه کشوری تعلیمات جاسوسی میبینند.
ما اونقدر بدبختیم اونقدر بدبخت، که از بیرون میان برای ما مثلاً مشکلات محیط زیستیمون رو حل کنند کاشف به عمل میاد طرف جاسوسه بعد ما مثل احمقها توی صفحههای اینستامون براش شیون و زاری راه میاندازیم.
سالهاست روی مدار صفردرجه داریم میچرخیم و مثل بشر زندگی کردن یادمون رفته.
- ۹۶/۱۲/۰۳