کلیشهها را با هم ریشهکن کنیم
امروز بحث کلیشهها خیلی جمعوجور ولی پرکاربرد است. «عدم» کلیشهای است که قرار است امروز دربارهاش بیشتر صحبت کنیم.
«عدم» یک پیشوند منفیساز است.
خب حالا بیایم ببینیم ما «عدم» رو به چه صورت استفاده میکنیم.
ن: عدم داشتن تمرکز، عدم ریختن زباله؛
بی: عدم حوصله، عدم دقت، عدم توجه به قانون، عدم سواد، عدم صبر؛
نا: عدم آگاهی، عدم شکیبایی، عدم ناجوانمردی؛
نکردن: عدم قبول، عدم درک، عدم دریافت؛
نشدن: عدم تحقیق، عدم موفقیت، عدم کامیابی؛
نبودن: عدم بضاعت، عدم دید کافی، عدم اطمینان؛
نبود: عدم وجود؛
سؤال
اینجاست وقتی ما کلی ادات منفیساز فارسی داریم که اتفاقاً باعت تنوع
کلمهها و جملههایمان هم میشود چرا باید از «عدم» عربی استفاده کنیم؟
خب
حالا بیاید به این عبارت دقت کنید: «عدم وجود توان پاسخگویی»، خب گوینده
یا نویسنده دقیقاً منظورش از این عبارت چی بوده؟ نبود وجود توان
پاسخگویی!!!
خب عزیزم من بگو «توان پاسخگویی ندارد»، چه کاری است حالا؟
این
جور خطاها توی ویراستاری به «خطای منطقی» مشهور است؛ یعنی خطایی که در
هنگام خواندن باعث دشوار فهمی، مکث مفهومی، یا برداشتهای متناقض، مخاطب
میشود.
اما کاربرد صحیح «عدم» زمانی است که در معنای فلسفی آن و در مقابل «وجود» باشد.
- ۹۷/۰۱/۳۰