کلیشهکشی
این شما و این هم آخرین مطلب دربارۀ کلیشههای زبان فارسی.
آقای دهخدا در فرهنگ لغتنامۀ خودش دربارۀ "قابل" اینطور گفته: کلمهای است عربی و صفت فاعلی از قبول به معنی پذیرا، پذیرنده، قبولکننده.
حالا مترجمهای عزیز able انگلیسی و فرانسوی را که به معنی توانایی و امکان است رو به معنی قابل و غیرقابل ترجمه کردند.
بعد از آن هم مترجمهای عزیز و دوستداشتنی و البته باسواد و دنیا دیدهمان هرجا واژه کم آوردن، جناب آقای "قابل" را استفاده کردند.
چند تا از شاهکارهای این دوستان و کلمههای مناسبی را که میتوان به جای آن استفاده کرد، در پایین میبینیم:
۱: غیرقابل نفوذ در حالیکه به راحتی میتوانیم بنویسم: نفوذناپذیر؛
۲: قابل جبران ..... جبران کردنی؛
۳: قابل اجرا.... اجرا شدنی؛
۴: غیرقابلاطمینان... نامطمئن؛
۵: قابلاحترام.... محترم؛
۶: قابلدسترس .... در دسترس؛
۷: قابلاشتعال .... اشتعالزا؛
خب حالا من چند تا از ترکیبهایی که با "قابل" ساخته شده رو مینویسم و شما کلمۀ مناسب رو جایگزین کنید.
۱. قابل تخمین؛
۲. غیرقابلانتظار؛
۳. غیرقابلدسترس؛
۴. غیرقابلتصور؛
۵. قابلاختصاص؛
۶. قابلاطمینان؛
۷. قابلتخفیف؛
۸. قابلتقدیر؛
۹. قابلتحمل؛
۱۰. قابلتصور؛
۱۱. قابلتخفیف؛
۱۲. غیرقابلبازگشت؛
۱۳. قابلاشتعال؛
۱۴. قابلقیاس؛
نکتۀ پایانی و حتی تستی و کنکوری، هرگاه "قابل" بهمعنی پذیرنده و قبولکننده و شایستگی و سزاوار باشد یعنی در معنی صحیح خودش بهکار رفته و نیازی به تغییر ندارد در غیر این صورت و زمانیکه با کلمههای دیگر ترکیب شده است، باید متن ویرایش شود.
پ ن: دو نکته که ربطی به ویرایش نداره. میشه لطفاً یه فیلترشکن خوب برای ویندوز بهم معرفی کنید.
دوم اینکه این روزها اگر یادتون بود یه کوچولو ما رو هم دعا کنید لطفاً(:
- ۹۷/۰۲/۱۶