آرزوهای نجیب

بایگانی
پیوندها

.

دوشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۳۱ ب.ظ

می‌روم خسته و افسرده و زار

سوی منزلگه ویرانه خویش

به خدا می‌برم از شهر شما

دل شوریده و دیوانه خویش


می‌برم تا که در آن نقطه‌ دور

شستشویش دهم از رنگ گناه

شستشویش دهم از لکه عشق

زین همه خواهش بیجا و تباه


می‌برم تا ز تو دورش سازم

ز تو، ای جلوه امید محال

می‌برم زنده بگورش سازم

تا از این پس نکند یاد وصال


ناله می‌لرزد، می‌رقصد اشک

آه، بگذار که بگریزم من

از تو، ای چشمه جوشان گناه

شاید آن به که بپرهیزم من


به خدا غنچه شادی بودم

دست عشق آمد و از شاخم چید

شعله آه شدم، صد افسوس

که لبم باز بر آن لب نرسید


عاقبت بند سفر پایم بست

می‌روم، خنده به لب، خونین دل

می‌روم، از دل من دست بدار

ای امید عبث بی‌حاصل


فروغ فرخزاد 


وداع | از دفتر اسیر

  • گلی

نظرات (۷)

چقدر قشنگ بود... 
پاسخ:
(:
  • آسـوکـآ آآ
  • به به :)
    پاسخ:
    (:
    این شعر فروغ رو سال اول دانشگاه توی دفتری که داشتم نوشته بودم. هر از چندگاهی که دلم از مردم شهر و مسئولین دانشگاه و درس و کتاب می‌گرفت با خودم زمزمه‌ش می‌کردم. می‌برم از شهر شما دل شوریده و دیوانۀ خویش.
    پاسخ:
    شعرها بدترین چیز توی این دنیاست، بدجور خاطرات رو به خودشون می‌چسبونند و امان از روزی که خاطرات خوبی نباشند.
  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • میگم گلی جان، دعوتت میکنم به چالش، "جام جهانی چشمهات" رادیوبلاگی ها.
    :) من که خودم چیزی ننوشتم البته.
    شما بنویس ما کیفور بشیم خواهر.
    پاسخ:
    بابا شما الان پست که هیچ می‌تونید یه کتاب عاشقانه بنویسید (:


    ممنون از دعوتت. چی بنویسم حالا؟
    اگر شد می‌نویسم حتماً(:
  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • :)

    برای بابای یحیی بنویس :))

    پاسخ:
    بابای یحیی؟

    امیدوارم بتونم چیز درخوری برای بابای یحیی بنویسم ((:
    همین طوری به ذهنم رسید که الان انگار اون " نقطه دور " که فروغ گفته دیگه وجود نداره ! 
    با موبایلی که همه جا آنتن می.ده، با اینترنتی که همه جا هست.
    یعنی ما همین نقطه ی دورم ندارم که فرار کنیم سمتش...
    پاسخ:
    خب گوشی‌هامون رو بندازیم سطل آشغال.

    اصلاً اگر این گوشی و فضای مجازی نباشه، حالمون بهتر می‌شه.
    من امتحانش کردم.
    خب وقتی توش کار جدی هم داریم ، نمیشه گذاشت کنار !
    پاسخ:
    آره اینم هست (: