Something Borrowed
همیشه هم که نباید فیلمهای درجه یک دید. فیلم هایی که همه دوسش دارند، منتقدها کلی تحویلشون گرفتند، کلی جایزه بردند و امتیازهاشون توی همۀ نظرسنجیها بالاست.
یوقتایی هم اونقدر ذهنت درگیره که دلت یه فیلم آروم میخواد. یه فیلم که شخصیتهای دوستداشتنیش آخر فیلم خوشحال باشند.
برای من فیلم "قرض گرفته شده" همین مدلیه و اون سکانسی که ریچل زیربارون بعد کلی کلنجاررفتن با خودش تصمیم میگیره حرف دلش رو به دکس بگه و بدو بدو میره سمت دکس و بین نفسنفس زدنهاش داد میزنه: دکس اون روز بعد کافه من نباید میرفتم. بعد دکس یه جوری سرش رو تکون میده که انگار خیلی دیره برای شنیدن این حرفها، همین یه سکانس میارزه به خیلی از فیلمهای جایزه گرفته.
و باور کنید زندگی خیلی از ماها شبیه سرگذشت شخصیتهای همین فیلمهای جایزه نگرفته است. بعد ما خودمون رو زیر فیلمهای خیلی خاص قایم کردیم، درحالیکه هیچ شباهتی به ما ندارند.
ما که بلد نیستیم چیزهای از دست رفته رو تغییر بدیم، بذار حداقل با دیدن خارجیهایی که این قدرت رو دارند خوشحال باشیم.
- ۹۷/۰۴/۰۵