آرزوهای نجیب

بایگانی
پیوندها

وقتی از افراط و تفریط حرف می‌زنیم دقیقاً یعنی چی؟

سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۵۰ ق.ظ

قبل از اینکه از کسی سؤالی کنم از خودم می‌پرسم: نکنه این سؤالم جزو حریم خصوصیش باشه و دوست نداشته باشه فلان سؤالم رو جواب بده. خب آخرش هم سؤالم رو نمی‌پرسم. 

جوری توی حریم خصوصی ملت غرق شدم که دیگه حتی جویای حالشون هم نمی‌شم؛ چون می‌ترسم حالشون هم جزو حریم خصوصی‌شون باشه.


  • گلی

نظرات (۹)

فکر می‌کنم درستش هم همینه. :)
پاسخ:
یعنی حالشون رو نپرسم؟

+ چند روز پیش می‌خواستم بیام برات پیام بذارم خوبی آسوکا؟ بعد دیدم پیام‌ها بسته‌س و بی‌خیال شدم چون هر وقت خودم پیام‌ها رو می‌بندم یعنی کسی چیزی نگه. چه خوب گفتی پس.
(:
خودت چطوری رفیق (تجاوز به حریم ات کردم 😂)
پاسخ:
((:
فدای خنده‌هات.
منم خوبم.
چهارشنبه‌ها میرم دانشگاه. بقیۀ روزها هم در حال نوشتن و خوندن مقاله هستم.
با این حساب مام کامنت نمیذاریم که حریم خصوصی شما نقض نشه :))
پاسخ:
نه کامنت بذارید.
کامنت باعث گفت‌وگو می شه و این عالیه.
من کامنت‌هامو بستم فقط چون تعداد کامنت‌های خصوصیم از تعداد کامنت‌های عمومیم بیشتر شده بود. حس کردم اینجوری راحت‌تر حرف می‌زنن خیلی‌ها و اینکه این سنت غلطه فلانی برام کامنت گذاشته پس منم مجبورم براش کامنت بذارم رو حداقل تو وبلاگ خودم جلوشو بگیرم. همین فقط. 
من اصلا منظورم احوالپرسی نبود. منظورم حس احترام گذاشتن به حریم خصوصی دیگران بود. افراط در اون هم اگه باعث گوشه‌گیری از اجتماع نشه اشکالی نداره. درستتره بگیم روابط اجتماعی اصلا نمی‌تونن تو این مجموعه قرار بگیرن. :)
پاسخ:
اینم باید لحاظ کنم (:
نه این کارو نکن
گاهی خود فرد حال هیچکس رو نداره ولی وقتی تو یه سلام و احوال پرسی که می کنی خوشحال میشه!

تو خود باش، دیگران خواه پسندند یا نپسندند
پاسخ:
اینم حرفیه.
برای خود منم زیاد پیش اومده که حوصلۀ کسی رو نداشتم؛ ولی وتی کسی حالم رو می‌پرسه کلی ذوق‌زده می‌شم.
بخث پرسیدن حال دیگران شد. 
جا ذاره ذکر کنم جواب حالت چطوره و چه خبر؟ هیچ‌وقت ممنونم. سلامتی.( یا حتی خدارو شکر) نیست. وقتی کسی حالمون رو می‌پرسه، لااقل ارزش قائل بشیم براش و در حد چند کلمه از حال اون لحظه‌مون براش بگیم. مثلاً بگیم: الان تازه رسیدن خونه و نشستم نهار می‌خورم. قراره امروز تا شب بشینم و ده تا صفحه ترجمه رو انجام بدم. امیدوارم برسم. اگر بشه خستگی امروز از تنم میره بیرون.
سرجمع بیست‌تا کلمه هم شاید نشه، حریم خصوصی رو هم کاری نداشته. از حالت هم به اون فرد خبر دادی. یه وقتایی هم گفتن این چیزا باعث میشه حال خودتم خوب بشه و به این نتیجه برسی که زیادم کارم خسته کننده نیستا. 
پاسخ:
اینو باید حتماً  لحاظ کنم توی گفت‌وگوهام (:
مرسی عالی بود
پاسخ:
خواهش می‌کنم (:
سلام
منم همینجوری مثل شمام ولی مقابل اشخاص جدید، مخالف اصل برائت از اول عوضی بودن مخاطب مفروضه و قبلش طرح نمیکنم که طرف ممکنه یه مرگیش باشه جواب نده. کلا دریافت عکس العمل بد در ازای عمل خوب بدتره از بی عملی.
:))چقد حرف زدم
پاسخ:
به‌به مجیدخان خودمون.

می‌دونید چند ساله که نبودید؟

کلی خوشحال شدم بازم دیدمتون اینجا.

اعتراف کنید این چند وقت کجا بودید؟ :دی
نزدیک سه سال حدودا، عروضو که یادم دادی خرم از پل گذشت دیگه:))
کجا بودم؟! معاذالله، حریم خصوصی چی پس:)
والا درگیر کار و دوا درمون بودم؛ از طرفی هم دلمو زده بود این فضا و محتوای وبلاگ نویسی انقد که هرجا رفتم یه دختر داشت می نالید:). خدا شمارو خیر بده که یه چیزی یاد من دادی، آدرس اینجا رو حفظ بودما همین که نیت کردم آدرس اومد جلو چشمم:)، الانم مشغول دوا درمونم باز. کلی حریم خصوصی گفتما

پاسخ:
((: 
کلی حریم خصوصی ((:
خدا بد نده ایشالا تن و جسم و از همه مهم‌تر روحتون همیشه سالم باشه. 

بازم خوبه پارسال این موقع‌ها نبودید از بس من غر زدم و نالیدم که ملت روانی شدن🙈