آرزوهای نجیب

بایگانی
پیوندها

تو به سهم خودت برای ایرانی بهتر چه کردی؟

شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۳:۴۱ ب.ظ

به نام خدای دانا و توانا

خوب که به این پنج‌شش سال اخیر نگاه می‌کنم، می‌بینم روزی نبوده که یک اتفاق توی دنیای واقعی و قاعدتاً مجازی پررنگ نشود. در تمام این سال‌ها همیشه موضوعی بوده که ما ایرانی‌ها بتوانیم در صفحه‌های مجازیمان بر سرش دعوا کنیم. روزی سیاستمداری گند زده، یا هنرپیشه‌ای یا اقتصاددانی یا مربی قرآنی، یا استاد نقاشی‌ای، یا کشور غربی‌ای و اگر همۀ این‌ها هم روزی به خودشان مرخصی بدهند بلایای طبیعی بوده که باعث خبرسازی و دعوا و بگیروبکش‌های مجازی شود. در تمام این سال‌ها فضای ایران شبیه رینگ بوکسی بوده که به دو دسته تقسیممان کرد و تا توانستیم از خجالت هم درآمدیم. تازه وقتی هر دو گروه خسته از کتک‌کاری گوشه‌ای رینگ افتادیم بدون اینکه داور استراحتی بدهد موضوع جدیدی پیش آمده و باز هم دعوا و کتک‌کاری.

آخرین دعوا هم خب تا امروز که این یادداشت را می‌نویسم قضیۀ جذاب ساسی مانکن عراقچی بوده. هر کس هم سعی کرده به سهم خودش و تا جایی که خون در بدن دارد نظر بدهد و لایک کند و فحش دهد و الی ماشالا کارهای که از یک بشر دوپا از نوع ایرانی‌ش دور از ذهن هم نیست.

مثل همۀ اتفاق‌های پیشین دو دسته شدیم، گروه بره‌های مظلوم و گروه غرغروها. گروه بره‌های مظلوم که در هر اتفاقی ممکن است یک گروه و جریان به‌خصوصی باشد و در این اتفاق آخر کسانی بودند که یک هو یادشان آمده در تمام سال‌هایی زیستشان نظام آموزش پرورش مثل یک هیولا با آن‌ها برخورد کرده و یاد مدیرشان افتادند که از قضا مذهبی بوده و هر وقت آن‌ها را می‌دیده مثل شمر از آنها آتو گرفته و همۀ شادی‌های کودکانه‌شان را با آتش جهنم و مرگ بر آمریکا نیست و نابود کرده‌اند. خب این عزیزان به حمایت از برادر ساسی بلند شدند و حق را به او و همۀ دانش‌آموزان غمگین و افسردۀ نظام آموزشی دادند. گروه دوم غرغروها هستند که مثل گروه اول هر بار با هر اتفاقی یک گروه فکری خاصی دایه‌دار آن است و در این دعوا کسانی بودند که آه و ناله‌شان به فلک رسیده و گریبان چاک کردند و  سربه کوه و بیابان گذاشتند و فغان سر دادند که: وای چه نشسته‌اید که کشورمان به فنا رفت و بچه‌هایمان از دست رفت و این اتفاق هم زیر سرعربستان و امریکا و اسرائیل پدر سوخته است وگرنه ما که از این خزعبلات بلد نبودیم.

 

در هر اتفاقی گروه بره‌های مظلوم و گروه غرغروها تا حداکثر یک ماه درگیر موضوع هستند و این فحش بده و او فحش بده و تو بمیر و وای مصیبت‌ها. بعد از یک ماه و گاهی اوقات هم کمتر و تا زمانی که خوراک جدیدی پیدا شود توی سرهم می‌زنند. بعد از یک ماه اصلاً یادشان می‌رود سرچی دعوا کردند اصلاً نتیجۀ آن همه انرژی‌ای که صرف فحش و بیانیه شد، به کجا رسید؟

 

در قضیۀ ساسی مانکن هیچ‌کس از خودش نپرسید آیا ما اصلاٌ در تمام این سال‌ها برای کودکان و نوجوانان ترانه‌ای تولید کردیم؟ آیا آهنگسازی را پرورش دادیم که برای این گروه خاص موسیقی مناسب سنش تولید کند؟ آیا ما از اینهمه شاعر و آهنگساز حمایت کردیم که تعدادی از آنها به سمت کارهای کودک و نوجوان بروند؟

ما چند تا فیلم‌نامه و آهنگ و نمایش‌نامه مخصوص کودکان و نوجوانان تولید کردیم؟ منصفانه که نگاه کنیم حال الانمان نه به عربستان و اسرائیل ربط دارد نه به مدیرهای خشک مذهب.

حالا الان ما به خود غرغروی ما ربط دارد که فقط بلدیم غر بزنیم و هیچ‌کاری و تأکید می‌کنیم هیچ‌کاری نکردیم نه برای اقتصاد کشورمان، نه برای سیاست کشورمان، نه برای تعلیم و تربیت. ما در تمام این سال‌ها ناکامی‌ها و بدبختی‌هایمان را گردن کسانی انداختیم که درصد کمی از مشکلاتمان در گرو آنها بود.

تعداد کمی از ما مثل اسماعیل آذر یزدی است که واقعاً دغدغۀ جهانی بهتر را دارد؛ پس بدون هیاهو، بدون پست‌های ایسنتاگرامی مشوش بدون ایجاد کینه و نفرت تمام دنیایش را برداشت و برد منطقۀ محروم و شروع کرد به کار فرهنگی کردن. شروع کرد به کشیدن لبخند روی لب‌های بچه‌هایی که خیلی وقت بود از ابتدایی‌ترین حقوق شهروندی محروم بودند.

اگر قرار است ایران جای بهتری برای زندگی باشد، به‌جای لایک و کامنت‌ باید عمل کرد.

 

تو به سهم خودت برای ایرانی بهتر چه کردی؟

 

 

 

 

 

  • گلی

نظرات (۷)

سعی می‌کنم دانش آموزانی تربیت کنم که فارغ از مذهب و دین، انسان باشن، وطن پرست باشن، از حق دفاع کنن حتی اگر به ضررشون باشه، مهربان باشن و تلاش کنن با وجود اختلاف نظر همدیگه رو دوست داشته باشند.
نسلی باشن که پاک دستی رو از همین سن یاد بگیرن و تو هر جایگاهی قرار گرفتن انسانیت رو، خدا رو از یاد نبرن. 
نشن شبیه نسلی که فقط به حاشیه پرداخته. 
پاسخ:
خدا خیرتون بده.

ان‌شاءالله که موفق باشید و خدا همراهتون (:
من هیچ کاری نکردم واقعا :(
پاسخ:
خیلی‌هامون هیچ کاری نکردیم.
من جدیدا با یه بانوی هنرمندی آشنا شدم به اسم سولماز نراقی 
با سه تار و صدای قشنگش شعر کودکانه میزنه و میخونه 
خیلی دوست داشتنیه... 
+من شدم جزو گروه تخمه خورندگان :)) نگاه میکنم به دعواها دیگه :)) 
ولی حس خوبی دارم از این اتفاقات ریز به ریز 
شروع اتفاقات درشتی رو رقم میزنه در آینده... 

پاسخ:
خانم نراقی صفحۀ اینستا نداره؟

جانا سخن از زبان ما و اینا :)
پاسخ:
(:
سلام
من سعی میکنم بیشتر ۲۰:۳۰ ببینم.
پاسخ:
سلام.

((:
از دیروز که متن رو خوندم تا امروز و الان که دارم کامنت می‌نویسم به این مسئله فکر کردم. من چه کار کردم تا الان؟ برای بهتر شدن محیطی که در اون دارم زیست می‌کنم چه کار مفیدی انجام دادم؟ 
جواب؟ جز چند مورد جزئی که از دست هر کس دیگه‌ای هم برمی‌اومد هیچ متأسفانه. 

پاسخ:
هممون همین شکلی هستیم و واقعاً کار به خصوصی نکردیم.
امیدوارم حداقل در آینده انجام بدیم.
چرا دیگه 
تو اینستا یافتمش 
Solmaz_naraghi
پاسخ:
خیلی خیلی ممنون.
چقدر جذاب بود، کارهای خودش نه ها. کارهای دوستش مهرناز خانم.