یه کارایی از آدم میخوان ها.
چهارشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۸، ۰۱:۵۰ ب.ظ
رفته بودیم حنابندون دوستم. یک لحظه دیدم همه وسط دارند میرقصند فقط پیروپاتالها و پاندارها نشستند البته بهعلاوهٔ من. ساغر میاد میگه خجالت بکش ببین همه وسطن حتی مامانت فقط تو نشستی. گفتم: بابا الان من یه نویسندهٔ ارزشی هستم نباید که قروفر بدم وسط.
- ۹۸/۰۴/۲۶