چشمها را باید شست جور دیگر باید دید.
اولین روزی که رفته بودم کلاس ویراستاری. دکتر تکتک از همون میپرسید که: چرا اومدیم کلاس ویرایش.
به من که رسید گفتم: من کتابم رو که برای انتشارات دادم، ویراستارشون ویراستاری کرد و بدجور زد توی کتابم و داغونش کرد. دلم خواست ویرایش کنم که نیازی به ویراستار نداشته باشم.
دکتر به شوخی خندید و گفت: فلانی حواست به این یکی زیاد باشه.
اون روز گذشت و من ویراستار رو مثل همۀ نویسندهها یه موجود مزاحم میدیدم که الکی پول میگیره و هیچی هم حالیش نیست.
حالا کم و بیش ویرایش میکنم. خودم رو ویراستار نمیدونم؛ چون ویرایش واقعاً کار حرفهای هست و آدم خودش رو میطلبه؛ ولی توی این مدت که تفننی ویرایش کردم به نکتۀ جالبی رسیدم. اینکه همۀ نویسندهها توهم دانایی رو دارند و همه هم ویراستار رو یه موجودی مزاحم میدونند. هر نویسندهای هم که توی نوشتن داغونتر باشه این ادعا مزاحمبودن پررنگتره براش.
امروز یه کتاب خاطرات به دستم رسید که باید ویرایشش میکردم. دفتر نشر گفتن و تأکیدداشتن و قسم دادن و عجز و التماس کردن که دست نبر توی متن نویسنده؛ چون نویسندهش اصرار داره یک واو نباید به کتابم اضافه یا کم بشه. دیدم خیلی اصرار دارن گفتم باشه مریض که نیستم کار اضافه برای خودم بتراشم. گفتن فقط غلط املایی و تایپی و علائم نگارشی همین. گفتم باشه.
تصورم این بود حتماً نویسنده صاحب سبک هست و خب بدش میاد کسی هم دست ببره توی متنش. متن رو که خوندم به این نتیجه رسیدم که نویسنده توهم سبک داره؛ وگرنه این چه سبکی هست که باید یه خط کتاب رو حداقل دوبار بخونی تا بفهمی نویسنده منظورش چی بوده. یه متن ساده ها. فقط چون نویسنده ارکان جمله رو شلخته به کار برده نامفهومش کرده.
میخوام بگم ما آدمها هرچقدر توی یه حرفه بیاطلاعتر باشیم ادعامون هم بیشتره.
ما همیشه معلمهای پرورشی رو یه معلم اضافی و مفتخور میدیدیم. کتابدار رو یه آدم بیکار که چون کار گیرش نیومده اومده نشسته توی کتابخونه و... تا حالا شده که دست از لجبازی برداریم و بدون توقع و خیلی دوستانه بشینیم پای صحبت صاحب شغلهایی که بهنظرمون خیلی مسخره میان و ببینیم این جماعت حرف حسابشون چیه توی اون حرفه؟
- ۹۸/۰۸/۰۶
آدم هرچی به ذهنش میاد رو نباید بگه. ولی چون در مثل هم جای مناقشه نیست. با این پیشفرض، میخوام بگم متنی که نوشتین من رو یاد این مثل معروف میاندازه که: میمون هرچی زشتتر، تاز و اداش بیشتر!
.
خلاصه که همین و شرمنده که هرچی به ذهنم میاد رو میگم. :))