آرزوهای نجیب

بایگانی
پیوندها

بیایید گوسفند نباشیم.

دوشنبه, ۲ دی ۱۳۹۸، ۱۰:۵۵ ق.ظ

یه وقتایی با خودم فکر می‌کنم کی یاد می‌گیریم درست و بدون غرض و بدون حب و کینه‌های سیاسی که توی دل همه‌مون هست با هم گفت‌وگو کنیم و شاید گره‌ای از مشکلات کشور باز کنیم. راستش رو بخواید امید چندانی ندارم که به این زودی‌ها جلوی این آرزوم تیکی بخوره. و زمانی نااامیدتر می‌شم که می‌بینم کسایی که ادعای فرهنگ دارند و مثلاً کارشون با کتاب و داستان و قصه است نه برای نقد و پیشرفت داستان کشور و فقط برای تخریب رقیب فرهنگی‌شون زیرآب هم رو می‌زنند و  به زننده‌ترین شکل هم رو نقد می‌کنند.

این‌ها فرهیختگان کشور هستند از آدم‌های سیاس و سیاستمدار و آدم‌های معمولی چه انتظاری باید داشته باشیم.

  • گلی

نظرات (۳)

  • آقاگل ‌‌
  • بیشتر از گفت‌وگو، جدل کردن رو خوب بلدیم. وای میسیم توی روی هم، بعد هرچیزی که توی ذهنمون می‌گذره رو مبنا قرار می‌دیم و اصرار داریم که فقط همینی درسته که ما می‌گیم. : |

     

    پاسخ:
    دقیقاً.

    البته من خودمم یه وقتایی توی مسائل سیاسی خیلی افراطی بحث می‌کنم که جدیداً تصمیم گرفتم کلاً سکوت کنم مگراینکه واقعاً احساس کنم نه اینجا از انصاف به دوره که حرف نزنم.

    ولی حالا جدا از مسائل سیاسی هیچ‌وقت نویسنده‌ها و شاعرها و انتشاراتی رو نتونستم درک کنم که چرا اینقدر منفورانه نقد می‌کنند.
    یادمه پارسال یه نشست ادبی بزرگ توی شیراز برگزار شد خانم فرشته توانگر نوبتش شد حرف بزنه و همون اول صحبتش خانم زویا پیرزاد رو شست آویزون کرد روی بند که این بشر داره چرت می‌نویسه. جالب قضیه اینجا بود احمد اکبرپور خنده‌ش گرفته بود از این حرکت.
    و من دهنم وامونده بود که واقعاً اگر سلیقمون به یه کتاب نمی‌خوره دلیل بر بد بودن اون کتاب نیست و چرا باید یه نویسنده با این لحن نویسندۀ دیگری رو نقد کنه.
    نقد کنیم ولی آروم ولی متین ولی یه جوری که دو تا جوون بتونند روشت رو الگو قرار بدن. اینهمه خشم از کجا میاد نمی دونم.

    تقریباً یک ماه پیش هم حسین نوروزی توی استوری ایسنتاگرامش با یه خشمی داشت کسایی که اون بچۀ افغان رو انداخته بودن توی سطل آشغال و بعد یه عدۀ دیگه رفته بودن غذاش داده بودن رو نقد می‌کرد. همش داشتم با خودم فکر می‌کردم یه آدمی که کار کودک می‌‌کنه چطوری می‌تونه با این ادبیات نقد کنه. دلامصب آروم نقد کن؛ متین و نجیب.
    نقد باید گره‌ای رو باز کنه نه اینکه کینه‌ای بیاره.
  • آقاگل ‌‌
  • یک فایل صوتی دارم دربارۀ نقد چیست. تقریباً یک ساعت و نیم اینا هست. شب براتون می‌فرستمش. اتفاقاً با اینکه نقد باید لطیف باشه و گره‌گشا باشه مخالفت می‌کنه. البته که رویکردش جامعه‌شناسیه و نه ادبیات. ولی در کل تا حدودی حرفش برام قابل پذیرش بود. اینکه منتقد وظیفه‌اش راه‌کار نشون دادن نباید باشه. منتقد باید از نگاه خودش و جایگاه خودش خطاهای صورت گرفته رو ببینه و دست بذاره روشون. نشونشون بده.

    البته ادبیات نقد یک حرف دیگه است که باهاتون موافقم کاملاً. نوع نقد کردن بعضی دوستان رو اصلاً نمی‌فهمم. انگار که خنجر کشیده باشن و به جنگ برن. فقط قصدشون زدنه. عملاً از اون نکته‌ای که بالا گفتم غافل می‌مونن.

    یک سایت ادبی پیدا کرده‌ام، کلان‌شهر. شکل نقدشون، مصداق همین خنجر کشیدن و به جنگ رفتنه. 

    پاسخ:
    من فقط حیرون اون سایت کلان‌شهر شدم :|
  • مرضیه مهدوی فر
  • منم اون فایل صوتی رو که آقاگل می‌خوان براتون بفرستن رو می‌خوام:) لطفاً:)

    پاسخ:
    ان‌شاءالله یه جا آپلودش می‌کنم که شما هم بشنویدش😊