روایتهای خواندنی بسازیم.
:::یک
شنیدهاید میگویند، تاریخ را فاتحان مینویسند. خب اگر همۀ افراد روایتهای خودشان را بنویسند، تاریخ را چه کسانی خواهند نوشت؟!
:::دو
خیلیها همیشه دنبال موضوع برای نوشتن هستند. یعنی اولین سؤالی که از آدمهای اهل نوشتن میکنند این است که موضوع نوشتن از کجا بیاوریم. چند وقتی است دارم به یک موضوع نوشتن در سطح کشور فکر میکنم. بهنظرم اگر همۀ آنهایی که عشق نوشتن دارند این کار را انجام دهند یک کار جمعی درجه یک انجام دادهایم.
:::سه
دقت کردهاید ما اطلاعات چندانی از گذشتۀ کشورمان نداریم. مثلاً چرا وقتی مغولها حمله کردند ما از نگاه مردم آن روزها روایت چندانی نداریم. برای مثال چرا از دید فلان نانوا، فلان معلم مکتبخانه، فلان خانم، فلان چوپان، روایت ندارم. اگر بحث سواد و اینها را بگذاریم کنار دلیل دیگرش این است که ما ایرانیها معمولاً اهل نوشتن روایت نبودیم. یا اگر هم بودیم در طول تاریخ برای ما اثری باقی نمانده. همین حالا که در قرن معاصر زندگی میکنیم هم اطلاعات چندانی از اتفاقات مثلاً ده سال پیش نداریم. دروغ چرا اعتماد چندانی هم نباید از رسانهها داشت. منظورم هر رسانهای است. چه رسانههای اینوری و چه آنوری؛ چون هر کس دارد منافع خودش را دنبال میکند. روایتی منصفانه است که از زاویۀ دید مردم کوچه و خیابان باشد. مردم عادی شاید بهتر بتوانند تاریخ را روایت کنند. ما به همچین روایتهایی از جنس مردم برای آینده احتیاج داریم.
:::چهار
پیشنهاد من این است از امروز شروع کنیم به روایت نوشتن اتفاقها. اتفاقهای کشور را هر روز بنویسیم. از آنجایی که کشور ما هر روز کلی اتفاق در آن میافتد بهتر است که به هر موضوعی علاقه داریم روایتهای همان حوزه را بنویسیم. کسی که به سیاست علاقه دارد، اتفاقهای دنیای سیاست را بنویسد. کسی که به ورزش علاقه دارد اتفاقهای دنیای ورزش را و... . بعد از چند سال میبینید چه گنجینهای را سروسامان دادهاید.
- ۹۹/۰۴/۱۴