آرزوهای نجیب

بایگانی
پیوندها

بی‌خبری خوش خبریه باور کنید.

دوشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۳۷ ق.ظ

یه جایی از دعای کمیل می‌گه: و چه توصیف‌های خوبی که تو مستحقش نبودی ولی خدا این توصیفات خوب رو از تو بین بنده‌های دیگه‌اش رواج داده.

اولش ته دلت غنج میره که اوووه چه لطفی در حقم کرده خدا؛ ولی وقتی می‌بینی این لطف رو خدا در حق همۀ بنده‌هاش کرده و نه فقط تو تازه می‌فهمی چه کلاه گشادی سرت رفته؛ چون تو آدم‌ها رو خوب‌تر از اون چیزی که هست می‌بینی و این تو رو به اشتباه می‌اندازه در شناخت آدم‌ها.


  • گلی

من منتظرت هستم آقای فردا.

يكشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۷، ۰۹:۴۷ ب.ظ

یه روز توی تقویم هست به اسم فردا.

فردا قراره کلی اتفاق‌های خوب بیفته.




  • گلی

و این چنین بود

يكشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۰۹ ق.ظ

هیچ‌وقت بدون رؤیا زندگی نکن.


+ برای همین دارم، کشورهای که نیاز به ویزا ندارند رو چک می‌کنم.

  • گلی

.

يكشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۲۳ ق.ظ

به هر حال آدمی بی‌یاد چشمای کسی بازم زنده می‌مونه. 


+ و حتی بی‌یاد صدا و کلمه‌ها و حرف‌ها. 

  • گلی

وحشی بافقی

جمعه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۵۳ ب.ظ
:::یک
بر کسانی که ببینند به روی تو هلال
عید باشد همه روز و همه ماه و همه سال



:::دو
از من می‌شنوید، دنیا دیگه ارزش زندگی کردن نداره.
کاش خدا، دکمۀ استوپش رو می زد فقط.


  • گلی

مامان فداش بشه.

جمعه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۲۰ ق.ظ

این روزها، بیشتر از هرچیزی دلم برای پسرم، یحیی تنگ شده.

چقدر جای بچه‌ام توی این دنیا خالیه.

  • گلی

هوای تو

پنجشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۷، ۰۵:۴۴ ب.ظ

:::یک

یه روز قبل اینکه برم مشهد، به حسابم یه پولی واریز شد که نه کم بود نه زیاد. به اعضای خونواده گفتم: کسی پولی به حسابم ریخته که همه دسته جمعی و یکصدا گفتن: من، من، من ریختم که یعنی هیچکدومشون نفرستادند.

ددی جان گفتند شاید انتشارات به حسابت ریخته. گفتم اگر انتشارات ریخته بود خبر می‌داد تازه قسط دوم انتشارات برای مهرماه هست نه الان.

خلاصه ما به هرکی گفتیم بابا کی مسئولیت این اقدام تروریستی رو برعهده می‌گیره  کسی قبول نکرد.

حالا نه می‌شد پول رو خرج کرد و از اونطرف چشمک می‌زد برای مصرف شدن.

گفتم حالا بعد اینکه اومدم شیراز برم بانک ببینم کدوم خیر دیده ای این حرکت رو زدند که دیروز انتشارات آرما نامه فرستاده که توی همون تاریخ همون مقدار رو براتون فرستادیم.

حالا که مشخص شد، کار انتشارات بوده یه بخشی از ماجرا حل شد یکهو یادم اومد من قبلاً ده جلد کتاب از انتشارات سفارش دادم خب قاعدتاً باید هزینه  کتاب‌ها رو  از قسط دوم کم کرد و پول رو پرداخت می‌کردند برای همین مجبور شدم زنگ بزنم به انتشارات و بگم که بابا اضافه فرستادید پول. بعد از تماس گفتند اشکال نداره بابا، نوش جونت اون ده جلد کتاب و اینکه انگار فروش نمایشگاه کتاب خوب بوده و قسط دوم‌ رو زودتر دادند.

از حال و احوال وریا پرسیدم که گفتند تا یکی دوماه آینده میره چاپ دوم ان‌شالله.

هیچی دیگه همگی بیاید دست به دست هم بدهیم به مهر این چندتا جلد آخری هم فروش بره وریا بره چاپ دوم. با علی (داداشم) شرط بسته بودم که شش ماهه وریا میره چاپ دوم. اگر الان هم بره هرچند شرط رو نبردم؛ ولی خب چیزی از ارزش های وریا کم نمیشه: آیکون دلداری دادن به خودم.



:::دو

پاییز ۹۶ آهنگ (هوای تو) فرزاد فرخ رو خیلی زیاد گوش می‌دادم. الان می‌فهمم چرا اینقدر دوسش داشتم.


دانلود کنید


  • گلی

جام جهانی چشم‌هایت

پنجشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۱۹ ق.ظ

حیف که نیستی؛ وگرنه از این پست‌های عاشقانهٔ «جام جهانی چشم‌هایت» برات می‌نوشتم.


اگر بودی دستت رو می‌گرفتم، به همهٔ وبلاگ‌ها سر می‌زدیم و برات تک‌تک پست‌ها رو می‌خوندم که باورت بشه، هیچ‌کدوم عاشقی نکردند.

بعد پستی که صاحبش توئی رو برات می‌خوندم که بفهمی عاشقی کردن  یعنی چی؟ 


اصلاً «جام جهانی چشم‌هات» که نشد چالش عاشقانه.

باید می‌گفتند «جام جهانی لب‌هات» یا حتی «جام جهانی صدات» اصلاً «جام جهانی کلمه‌هات». 



اصلاً بی‌خیال چشم و لب و صدا و کلمه و کلاً به درک که رفتی و نیستی و نمی‌تونم از این پست‌ها برات بنویسم، فقط بیا بهم بگو وقتی این مدلی، نصف شبی دلم برات تنگ میشه، سر به کدوم کوه و بیابون بذارم؟

  • گلی

چه راستگوم من🙈

پنجشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۰۰ ق.ظ

آدم‌ها شخصیت واقعی‌شون رو تو اولین برخورد نشون نمی‌دن، تو آخرین برخوردشون نشون می‌دن.


متن از کانال کاف.


پ ن: نتیجهٔ اخلاقی پست، من آدم بی‌شعوری هستم متأسفانه.

  • گلی

.

چهارشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۵۷ ق.ظ
دخیل ببندم به لب‌هات
که باز بگویی: مراقب خودت باش؟
  • گلی