وریا
من وقتی خواستم بیوی اینستام رو بنویسم از سر تفنن و فان یک متن ( عکس پایینی ) رو نوشتم. درست هست بیشترش جنبه شوخی داشت ولی یک شوخی بود که واقعا برام جدی جدی بود. چند بار زد به سرم بیو رو تغییر بدم ولی هربار می گفتم: این نزدیک ترین چیزی هست که توی ذهن من، دربارۀ خودم وجود داره و با همین حرف ها دست بهش نزدم.
جمعه ایی که گذشت من اولین داستان بلند نوجوانم رو تموم کردم اونم بعد از یکسال سر و کله زدن باهاش.
از جمعه وقتی زیر داستانم نوشتم "پایان"یکجوری خوشحالم که انگار مهم ترین کار بشری رو انجام دادم. امیدوارم اتفاقات خوب این بیو ادامه دار باشه برام.
پ ن: "وریا" اسمی هست که برای این داستان بلند انتخاب کردم، که به معنی آگاه و باهوش هست.
- ۸ نظر
- ۲۳ خرداد ۹۵ ، ۱۰:۴۵