ما مثال نقضیم همیشه :|
می دانید دنیا همیشه یک جایش می لنگد ، مثلا همیشه توی گوش ما می خواندند و هی کارشناس های عصا قورت داده و حاج آقا و آقاهای کت شلواری می آوردند توی تلویزیون که موقع ازدواج دخترهایتان به آقای داماد سخت نگیرید و فلان و بهمان . نه اینکه پدر و مادر من خیلی بچه های حرف گوشی کنی هستند همین منوال را می خواستند پیاده کنند .
خواهرم قرار است عید غدیر ازدواج کنند چند روز است دنبال تالار و از این خزعبلات هستند ، هر باغ و تالاری که می روند خانواده عروس که ما باشیم بیشتر حرص می خوریم تا باغ هم قیمتش مناسب باشد و هم باقی ماجرا ولی از آن طرف آقای داماد هی دنبال باغ و تالارهای آنچنانی هستند با قیمت های سرسام آور و جالبتر ماجرا اینجا است ، دیشب که خواهرم می خواست خرید لباس و این ها کند مادرم همراهش بود ، به خواهرم گفته بود حق نداری لباس مارک برداری و سعی کن چیزی را انتخاب کنی که قیمتش مناسب باشد فکر می کنید چی شد آخرش آقای داماد زل زد توی چشم خواهرم و گفت این چیزهای بنجل چیه بر می داری ؟ قیافه خواهر و مادرم قاعدتا توی همچین شرایطی باید شبیه آن اسمایل صاف شده بلاگفا باشد . تا همین حد بیچاره و طفلکی و حیونکی .
خلاصه باید به آن کارشناس های که همیشه یک ور ماجرا را می بیند ، گفت : همه چیز را هی نکند توی پاچه خانواده عروس بیچاره ، بعضی موقع ها کرم از خود خانواده داماد هست !
- ۴ نظر
- ۰۷ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۵۳