آرزوهای نجیب

بایگانی
پیوندها

زندگی با دور تند

جمعه, ۸ بهمن ۱۳۹۵، ۰۵:۳۵ ب.ظ

من فکر نکنم هیچ‌وقت در ایران سر از دو چیز  دربیاورم. یکی مساله جشنواره‌هاست یکی سر از کار انتشاراتی ها.

یعنی یک روز از عمرم باقی باشد دلم می‌خواهد از خدا تمنا کنم، که مغز این جماعت را برایم بشکافد ببینیم توی مغزشان چی می‌گذرد دقیقا.

دیروز از توی کتابفروشی یک کتاب شعر نوجوان از انتشارات کانون پرورش فکری، به اسم"زندگی با دور تند" برداشتم. از دیشب تا حالا دارم فکر می‌کنم بر اساس چه الگوریتمی انتشارات کانون پرورش فکری اسم این چیزهایی که چاپ کرده گذاشته شعر؟ نه وزن، نه قافیه، نه اتفاقات شاعرانه، هیچ‌کدام توی این کتاب نیست. بعد جالب قضیه اینجاست تیراژ کتاب هشت هزار!!!!!!!  نسخه است. فکر کنم برای قیصرامین‌پور با آن عظمتش  همچین تیراژی کار نکردند! و جالب اینجاست این کتاب امسال نامزد دریافت لاک‌پشت پرنده هم شده!

مثلا این یکی شعر را ببینید:


عجله کن!

زندگی را از جایی محکم بگیر!

دایناسورها فکر نمی‌کردند با آن جثه

و کیا و بیای مثال زدنی،

یک روز نسلشان منقرض شود.


حالا بیایم یک شعر از قیصر امین پور ببینیم که آن هم کار نوجوان است تا تفاوت را بهتر ببیند.


لحظه‌های زندگی

مثل چشمه مثل رود

گاه می‌جوشد ز سنگ

گاه می‌خواند سرود


سر به ساحل می‌زند

موج شط زندگی

لحظه‌ها چون نقطه‌ها

روی خط زندگی


می‌رود هر دم به پیش

کاروان لحظه‌ها

مقصد این کاروان

جاده‌ای بی‌انتها


لحظه‌های زندگی

چون قطاری در عبور

ایستگاه این قطار

بین تاریکی و نور


گاه در راهی سیاه

گاه روی خط نور

گاه نزدیک خدا

گاه از او دور ِ  دور




زندگی با دور تند | زیتا ملکی | انتشارات کانون پرورش فکری

پ ن : عکس از پیج اینستای زیتا ملکی



  • گلی

نظرات (۱۳)

مثل اون کتاب رویای نیمه شب...
که چقدر سر و صدا کرد و به چاپ چندم رسید و بعد از خوندنش حس کردم به شعورم توهین شده واقعا... صرفا چون توش تونسته بود یه سنی رو شیعه کنه احتمالا سر و صدا کرده...
پاسخ:
آخ از اون کتاب رویای نیمه شب که چقدر حرص خوردم پاش 
کلا اوضاع و احوال کتاب و داستان  و شعر داره به فنا میره با این سیاست گذاری هاشون!
  • بلاگر آرام
  • خیلی مزخرف بود واقعا.
    بذارید بگم دلیلش چی بوده:)) الکی مثلا خواستن بچه هارو با قالب شعر سپید آشنا کنن و چون توی شعر فوق از دایناسور استفاده شده وجه علمی هم داره لذا شعر خوبیه:)))))
    جشنواره هم که شاعر می فرماید:
    توی بیشتر جشنواره ها
    مهمه سلیقه ی داورا
    خوب سلیقه بعضی داورا هم مزخرفه یا اصلا جهت گیری قبلی و خصومت دارن حتی. از خودم نمیگما چندجا خوندم که خیلی باعث تاسف:(
    شاعرم خودم بودم:‏|‏
    پاسخ:
    من این چیزا رو نتیجه بی تدبیری همون دوستان شهرستان ادب و امثالهم می دونم بجای اینکه اونهمه هزینه رو صرف شعر انقلاب و این خزعبلات و سبک هندی و خراسانی کنن کاش اونهمه نیروی نوجوان و جوان رو سمت شعر نوجوان می بردن و حتی چند تا شاعر خوب نوجوان غزلسرا یا سپید سرا تحویل جامعه می دادند (:
    من اومدم که فقط حضورم حس بشه پای این مطلب وگرنه که میدونی از حامیان بزرگ این مدل شعرام  :))) نگا کن شما چقد قشنگه:

    تمام کن تمام نوشته هایم 
    بعد سینه سپر کن..
    پاره کن..
    مچاله کن در پاکت خالیِ سیگار
    اگر جاشد...
    درجوبهایِ پهنِ این شهــر بپاش..
    جرأتِ نماندن...
    ندیدن..
    مثل مـــن
    خفه خون را
    تمرین کن .. به فراموشی بسپار
    من انتظار نکشیدم،
    من سنگ شدم 
    اما بت نه!

    باز شما دستتون تو کاره، من که نمیدونم چجوری اینو بخونم اصلا. ولی گلی خانم من یه آمار گیری کوچولو کردم دیدم که الان اکثر افراد از این مدل نوشته ها استقبال بیشتری میکنن. ای مرده شور ببرتشون :))
    پاسخ:
    ((: 
    خب وقتی انتشارات خوب داره چاپ می کنن این مدل شعرها رو، ملت فکر می کنن که خوبه و اگه مثلا بگن ضعیفه یه سری افراد بهشون خرده می گیرن! من سر این نقدهام اینقد فحش خوردم! 
    دیروز  کتاب های امید صباغ نو رو نقد می کردن دوستان، این بشر از اونهمه کتاب که چاپ کرده بود قد انگشت های یه دست شعر خوب نداشت، پر از ایراد، پر از ضعف! جالب اینجاست که کلی هم طرفدار داره! 
    دارم فکر میکنم مثلا منم یه چیزی می نویسم بعد یکی میاد همینطوری راجع بهم می نویسه
    میگه کی اینو راه داده بیاد نویسنده بشه :)
    پاسخ:
    ((: 

    شک نکن اگه اینطوری نوشتی با خاک یکسان می شی احلام جان، رفاقت و این ها رو هم بی خیال میشم((:

    فقط بادتون باشه در مورد من اینطوری توی وبلاگ هاتون ننویسید، فقط تعریف لطفا:D
  • خانم لبخند
  • حرص نخوری اما من دارم فکر میکنم چقد بد لاک زده! :/
    پاسخ:
    ((: 
  • بلاگر آرام
  • البته من خیلی به شما حق میدم معترض باشید منم فکر میکنم باید بیشتر و بهتر کار بشه تو همه زمینه ها. اون همه نوشتن اون دفعه بخاطر این بود که شما شهرستان ادب رو شستید گذاشتید کنار! من فکر میکنم تخریب هم درست نیست واقعا یعنی کارساز نیست. حالا دیگه نگاه یه مخاطب نسبت به اون انتشارات کاملا عوض میشه و دیگه حاضر نیست حتی اگر کتاب خوبی داره بخره اونم به شکل ناخودآگاه. البته به من که مربوط نیس پولش تو جیب من که نمیره هرچند واقعا خیلی دوست دارم یه دوره شعرشونو برم:))
    کار نوجوان هم میکنن ظاهرا یکی از همین دوره افتابگردانها یک کتاب شعر نوجوان تازگیا چاپ کرده. البته جزئیاتشو نمیدونم.
    مشکل ها در این باره زیاده. حالا من یه دوره که رفتم رودررو میرم نقدشون میکنم باهاشونم دعوا میکنم:)جدی میگما
    توروخدا شما انقدر حرص نخور الان بیشتر پست های اخیرت داری هی از کتاب حرص میخوری یه چارتا پست خرده جنایت های خانوادگی بذار دل هممون وا شه خودت از همه مهم تر؛)
    ولی جدی میگم حق داری. منم موافق همه کاراشون نیستم
    پاسخ:
    حرص نمی خورم، فقط دلم برا فرهنگ این مملکت می سوزه همین (:

    فقط یه سوال چرا بهم حق می دید، معترض باشم؟؟
    یه کتاب نوجوان دادن بیرون، خسته نباشن واقعا(:

    راستی شما چند سالتون هست؟
  • بلاگر آرام
  • حق میدم چون همه چیز میتونست بهتر از اینا باشه. جو های هنری و ادبی و حتی علمی کشور. درک میکنم که اصطکاک هست برای آدمایی که خالصن واقعا میخوان کاری بکنند و هم تلاش و انگیزه دارن هم استعداد. اما خب کدوم ادم موفقی مشکل نداشته؟ از طرفی چاره چیه؟ کشورو من و شما باید بسازیم. پس کی بسازه؟ با غر زدن چیزی درست میشه؟ من میگم تو اوضاع ما با نقد هم چیزی عوض نمیشه. فقط عمل. البته نقد باید باشه ولی عمل مهمه. باید بیایم تو میدون هممون. شما با احلام خانوم از وبلاگ تنیده با هم یه انتشارات بزنید مثلا:) همه مون تلاش کنیم کار کنیم بنویسیم.
    نه من نگفتم یه کتاب چاپ کردن. منظورم این بود که اخیرا یه کتاب تازه چاپ کردن. الان متاسفانه لینک سایتشو نمیتونم بذارم با گوشی. ی سرچ کنید میبینید. من نگفتم ضعف ندارن گفتم اونقدرام بد نیستن که شما زدی له لوردشون کردی:)

    راستی الان داشتم یه دور نظرو میخوندم یاد مستند میراث آلبرتا افتادم. دیدینش؟ ندیدید توصیه میکنم اکیدا ببینید. عالیه:)
    خیلی رو میخواد ادم بیاد همینجوری یهویی همچین پیشنهادی بده اونم تو کامنت و نامرتبط:)))
    ببخشید من یخرده بد مینویسم مال با گوشی نوشتنه!
    پاسخ:
    نگفتید چند سالتون هست؟
  • بلاگر آرام
  • من ۲۰سالم تموم شد. همین چهارشنبه ای که گذشت.
    چطور؟ :)
    پاسخ:
    خب پس تولدتون مبارک با تاخیر(:

    شعر نوجوان رو باید از زبان یک نوجوان خوند و از چشم یک نوجوان دید. نوجوان کودک نیست که حتما شعر رو بر اساس وزن و قافیه بفهمه و البته اونقدر بزرگ نیست که استعاره و زبان ادبی بفهمه. راستش شعر قیصر فوق العاده زیباست اما برای سن حدود ١٧- ١٨ سال به بالا نه برای یک نوجوان ١٠ تا ١٤ سال.

    اما شعر اول: برای بچه فهمش دشوار نیست گرچه کمی دیریاب باشه. برای بچه ای که شعر دوست داشته باشه در این سن و فهمش به شعر خوندن برسه "بد نیست". من اون شعر رو برای یک نوجوان مناسب تر می بینم تا شعر شاعرانه قیصر.

    پاسخ:
    سلام (: 
    خب دلیل این مناسب بودن چیه؟ چرا اولی رو مناسب تر دیدین برا نوجوان؟
  • بلاگر آرام
  • مرسی
    راستی کتابتون چی شد؟
    پاسخ:
    در حال ویراستاری و طراحی جلد هست(:

    سلام

    باید در نظر بگیریم که مخاطب این شعر خاص اولا احتمالا "پسرهای نوجوان" هستند ثانیا سن رو که در کامنت قبل گفتم نباید فراموش کرد. حالا دلایلم:

    نقاط قوت:

    ١. شعر کوتاهه. بچه های این سن حوصله بلند خوندن ندارن. مخصوصا پسر ها.

    ٢. شعر عاری از پیچیدگی های شعری و لفاظی های شاعرانه ادبی ه. بچه در این سن در سطحی درک نداره که تشبیه های پیچیده بفهمه یا استعاره درک کنه یا چیزهایی از این دست. شعرهای شل سیلور استاین اینجورین. حرف رو صریح می زنند و خیلی بالا پایین نمی کنند. فقط زبان شاعرانه رو در نوع برش زدن جمله ها و نوع ورود و خروج از موضوع و شرایط پیرامونی شعر به کار می برن و برای همین خوانشش ساده می شه برای بچه نوجوان.

    ٣. تشبیه به کار رفته توی شعر برای پسر بچه ١٠ تا ١٤ ساله جذابه. تا قبل از مدرسه دایناسور صرفا به عنوان یک مظهر قدرت جالبه اما بچه نوجوان شروع می کنه به جمع آوری اطلاعات درباره اون. براش جذابه بدونه چرا از بین رفتند و چرا نیستند. مفهوم انقراض رو می فهمه و دایناسور علاوه بر مظهر قدرت، مظهر عظمت و نابودی هم هست برای پسربچه نوجوان. دوست داره درباره اش بدونه. این که گفتم دیریاب ه برای اینه که مقدماتی رو باید خود پسربچه بذاره کنار هم تا به نتیجه مورد نظر شاعر برسه. مثلا "اینکه دایناسورها با اون همه عظمت و قدرت نتونستند همیشه بمونن و شرایط جوری شد که منقرض شدن نشون میده که آدم هرچقدر هم قوی و بزرگ باشه ممکنه شرایطی براش پیش بیاد که نتونه کاری که دوست داره انجام بده"

    ٤. من البته نگفتم شعر خوبی ه. گفتم بد نیست. شعر قیصر این المان ها رو نداره. حتی برای یک دختر نوجوان (که احساساتی تره) خوندن و فهمش سخته. مثلا  بیت شاعرانه : "

    سر به ساحل می‌زند

    موج شط زندگی

    لحظه‌ها چون نقطه‌ها

    روی خط زندگی" یعنی چی؟ برای بزرگترهاش هم کمی نامفهوم و دیر یاب ه چه برسه...

    بازم هست . نقاط ضعفش هم که جدا. بگذریم...

    پاسخ:
    سلام (:
    من نفهمیدم چرا مخاطب این شعر رو پسرها در نظر گرفتید؟
  • بلاگر آرام
  • جواب اخرین نظرم رو تو این پست الان خوندم:)
    بسی ذوق کردیم که وبلاگ یه نویسنده کتاب در حال ویراستاری رو دنبال می کنیم:)))
    موفق باشی عزیز
    پاسخ:
    ممنون(:
    البته نامزد دریافت جایزه نشده، توی فهرست معرفی شده به عنوان کتاب قابل توصیه با امتیاز چهار

    پاسخ:
    سلام(:
    ممنون از اطلاع رسانی دقیقتون
    (: