آرزوهای نجیب

بایگانی
پیوندها

۲۲ مطلب با موضوع «باهم یاد بگیریم» ثبت شده است

چطور ساده بنویسیم؟

شنبه, ۲ آذر ۱۳۹۸، ۱۱:۴۸ ق.ظ

دیگه زیادی غر زدم این چند روز. بیاید توی این فرصت یه یادداشت خوب بخونیم. روی لینک زیر بزنید تا با هم یاد بگیریم که چطور ساده بنویسیم.

 

 

ویراستاران

  • گلی

بچسبد به پست قبل.

پنجشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۷، ۰۹:۳۰ ب.ظ

از مشارکت حداکثریتون در خصوص پست قبل کلاً نقطه خط صاف شدم؛ ولی من بادی نیستم از این بیدها بلرزم که!! پس راهمو رو ادامه می‌دم و کار خودم رو می‌کنم:D


ببینید بچه‌ها، اولین قدم برای درست‌ نوشتن اینه که کلمه‌ها رو در جای درست و معنای درستش به کار ببریم.

توی متنی که توی پست قبل گذاشتم یه کلمه‌ش زیادی ناجوره و اصلاً به بافت جمله نمی‌خوره و اون کلمۀ «فتنه» است. فتنه رو کی ما به کار می‌بریم؟ معمولاً وقتایی که یه عده یا یه نفر کاری خلاف معیار انجام داده می‌گیم فتنه کرده. یه جورایی فتنه یه کلمۀ منفی هست. بهتر بود نویسندۀ متن از کلمه‌هایی با وجه مثبت استفاده می‌کرد برای این حرکت مردمی. کلمه‌ای مثل قیام.


خب اینم از درس اول درست‌نویسی. دیدید اصلاً سخت نبود.

  • گلی

یادگیری رو از سر می‌گیریم

سه شنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۷، ۰۴:۳۳ ب.ظ

این مدت کلاً از مسئلۀ درست‌نویسی دور افتادیم. از اونجایی که سه‌شنبه‌ها برای من شده ملکۀ عذاب (چون باید برم اون شهر دانشجویی داغون و خاک بر سر) پس یه فرصت داریم که توی امروز و فردا که نیستم روی مسئلۀ درست‌نویسی کار کنیم. تصمیم گرفتم مدل درست‌نویسی رو به یه شکل دیگه جلو ببریم و با مثال با هم کار کنیم.

یه متن می‌ذارم همین پایین و شما سعی کنید ویرایش زبانیش کنید. پنجشنبه که اومدم شیراز درباره‌ش صحبت می‌کنیم. از شما می‌خوام که به هر شکلی که می‌تونید متن رو اصلاح کنید و کامنت بذارید.


💬 «می خواهند شعارهای نظام را در برابر نظام قرار دهند. کار به جایی رسیده که وقتی از عدالت خواهی بخواهید حرف بزنید می گویند نظام را دارد تضعیف کند. آن نظامی که با عدالت خواهی تضعیف شود رفتنش بهتر از ماندن است. آن نظامی که در برابر عدالتخواهی بایستد حکومت اسلامی نیست #طاغوت است.


به اسم حکومت اسلامی دارند می خورند اما چون در بدنه نظام قرار گرفته اند من و شما فکر می کنیم به هر قیمتی باید حمایت کنیم،‌ ثمره اش شده اینکه مردم فکر کنند ما داریم از آنها حمایت می کنیم.


فتنه ای که در پیش است فتنه جنوب شهری هاست. باید برگردیم به شعارهای انقلاب اسلامی. هیچ راه دومی وجود ندارد.»



  • گلی

شاید به کار شما هم بیاد.

چهارشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۷، ۱۱:۴۸ ق.ظ

برای همۀ ما پیش اومده که توی Word مطلب می‌نویسیم و توی سیستم ما خیلی خوشگل و باکلاس نشون داده می‌شه؛ ولی به‌محض اینکه برای کسی می‌فرستیمش کلی قاراش‌میش شده. معمولاً اکثر ماها از فونت‌های سری B استفاده می‌کنیم و این سری برای زبان فارسی استاندارد نیست. مثلاً توی فایل شما «ۀ» می‌زنید؛ ولی اگر با یه سیستم دیگه فایلتون رو باز کنید «ة» نشون داده می‌شه و این باعث کلافگی شما می‌شه. خب برای اینکه فایل‌تون در همۀ سیستم‌ها درست نشون داده بشه باید از سری‌های استاندارد فونت فارسی استفاده کنید؛ مثل سری IR. این فونت رو توی گوگل جست‌وجو کنید و دانلود کنید تا اینهمه دچار مشکل نشید.

  • گلی

قوانین دستورخط فارسی.

شنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۷، ۱۱:۵۵ ق.ظ

 اونایی که دلشون می‌خواد، نوشتنشون استاندارد باشه و فاصله‌ها و نیم‌فاصله‌ها رو اصولی به کار ببرند، خوندن این صفحه رو توصیه می‌کنم. اینجا کلیک کنید لطفاً.

  • گلی

باشد که رستگار شویم همگی

دوشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۴۴ ب.ظ

کتاب غلط ننویسیم ابولحسن نجفی رو به کسانی که ترجمه می‌کنند یا اون‌هایی که توی ذهنشون هست ویرایش کنند و تمام کسانی که دلشون می‌خواد بهتر و شیواتر و درست‌تر بنویسند، توصیه می‌کنم.


امروز داشتم فکر می‌کردم، اونایی که کار ترجمه می‌کنند خیلی خوب می‌شد دوره‌های ویرایش و درست‌نویسی رو بگذرونند. به این خاطر که خیلی نکته‌ها هست که مترجم‌ها موقع ترجمه دقت نمی‌کنند و یه جورایی دیمی ترجمه می‌کنند و وقتی مثلاً مبحث گرته‌برداری رو آشنا بشند خیلی از اون اشتباهات رو تکرار نمی‌کنند.



  • گلی

Something Borrowed

سه شنبه, ۵ تیر ۱۳۹۷، ۱۱:۰۷ ق.ظ

همیشه هم که نباید فیلم‌های درجه یک دید. فیلم هایی که همه دوسش دارند، منتقدها کلی تحویلشون گرفتند، کلی جایزه بردند و امتیازهاشون توی همۀ نظرسنجی‌ها بالاست.

یوقتایی هم اونقدر ذهنت درگیره که دلت یه فیلم آروم می‌خواد. یه فیلم که شخصیت‌های دوست‌داشتنیش آخر فیلم خوشحال باشند.

برای من فیلم "قرض گرفته شده" همین مدلیه و اون سکانسی که ریچل زیربارون بعد کلی کلنجاررفتن با خودش تصمیم می‌گیره حرف دلش رو به دکس بگه و بدو بدو میره سمت دکس و بین نفس‌نفس زدن‌هاش داد می‌زنه: دکس اون روز بعد کافه من نباید می‌رفتم. بعد دکس یه جوری سرش رو تکون می‌ده که انگار خیلی دیره برای شنیدن این حرف‌ها، همین یه سکانس می‌ارزه به خیلی از فیلم‌های جایزه گرفته.


و باور کنید زندگی خیلی از ماها شبیه سرگذشت شخصیت‌های همین فیلم‌های جایزه نگرفته است. بعد ما خودمون رو زیر فیلم‌های خیلی خاص قایم کردیم، درحالیکه هیچ شباهتی به ما ندارند.


ما که بلد نیستیم چیزهای از دست رفته رو تغییر بدیم، بذار حداقل با دیدن خارجی‌هایی که این قدرت رو دارند خوشحال باشیم.

  • گلی

گرته‌برداری۲

يكشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۹:۳۶ ق.ظ
و اما ادامۀ مبحث گرته‌برداری.

:::گرته برداری معنایی

دومین نوع گرته‌برداری که سراغش می‌رویم گرته‌برداری معنایی است.

در این نوع گرته‌برداری مترجم تنبل و ایضاً خودخواه از بین آنهمه معنی واژه اولین معادل را برمی‌دارد و بدون توجه به بافت جمله آن را در جمله به‌کار می‌برد.
خب شاید الان سؤال برایتان پیش بیاید که این یعنی چی دقیقاً.

  در یک مثال این موضوع را بررسی می‌کنیم.

در انگلیسی واژه "rate" به معنای بهای کالا، میزان، سرعت، شتاب یا درصد است که در فارسی این واژه در تمامی جمله‌ها فقط به "نرخ" ترجمه می‌شود.
به این جمله دقت کنید: نرخ بی‌سوادی کاهش چشمگیری داشته است. اینجا دقیقاً نرخ بی‌سوادی یعنی چی؟ خب باید مترجم عزیز به این شکل ترجمه می‌کرد: میزان بی‌سوادی کاهش چشمگیری داشته است.


بچه‌هایی که در دانشگاه مهندسی با شاخه‌های متفاوت خواندند مخصوصاً مهندسی نرم‌افزار اگر یک کوچولو به حافظه‌شان مراجعه کنند، متوجه این گرته‌برداری می‌شوند و یادشان می‌آید  برای همین گرته‌برداری چه سختی‌هایی برای فهمیدن درس‌هایشان که نکشیدند.



هرچقدر که گرته‌برداری واژگانی به رشد زبان فارسی کمک می‌کند، گرته‌برداری معنایی به این شکل برای زبان فارسی فاجعه به بار می‌آورد.


:::گرته‌برداری نحوی

سومین نوع گرته‌برداری گرته‌برداری نحوی است.

در گرته‌برداری نحوی مترجم دستور یا گرامر زبان وام‌گیرنده را وارد زبان فارسی می‌کند.

مثلاً ترجمۀ "a" حرف تعریف به "یک" که در فارسی زائد است: او یک انسان شریف است به جای او انسانی شریف است.
یا ترجمۀ "the" حرف تعریف به "این" زائد است: این ذهن ماست که همه چیز را می‌آفریند. ذهن ماست که ...
یا حتی استفاده از ساخت مجهول به جای معلوم: گلستان توسط سعدی نوشته شد. گلستان را سعدی نوشت.

برخی از ساختارهای نحوی زبان عربی نیز وارد زبان فارسی شده است:
مطابقت صفت و موصوف از نظر مذکر و مؤنث: زن شاعره، چهل دختران، دوبرادران.
آواچه‌ای که امروز شباهنگ در وبلاگش کار کرد از همین نوع گرته‌برداری‌هاست.




و اما برسیم به چند تمرین پدرمادردار. (توی پرانتز خدمت دوستان عرض کنم، این تمرین‌ها فقط به مبحث گرته‌برداری اشاره ندارد، شما باید یه ویرایش کلی کنید.)

۱: قالب پیش‌بینی‌ها در ارتباط با انجام دقیق قانون به شکست می‌انجامد.
۲: اجازه بدهید ابتدا خسته نباشیدی داشته باشیم خدمت مهمانان برنامه.
۳: این ما بودیم که برای سه سال متوالی، پی‌درپی از شرایط بد او رنج بردیم و تحمل کردیم.
۴: ما باور داریم که بهروز با تلاش خود، به زودی به عنوان دانشجوی نمونه برگزیده می‌شود.
۵: پس از آنکه کارهای اصلی توسط مهرداد به انجام رسید او را در جریان تمام ماجرا گذاشتند.



پاسخ تمرین‌ها
  • گلی

گرته‌برداری.

چهارشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۲:۳۶ ب.ظ

در ادامۀ مبحث ویرایش و درست‌نویسی امروز قرار است دربارۀ گَرته‌برداری صحبت کنیم.

اول بیایم ببینیم اصلاً گرته‌برداری یعنی چی؟


ببینید، کلمه‌ها از یک زبان دیگر به سه روش وارد زبان فارسی می‌شود:


۱: واژگانی: به عنوان مثال وقتی سیب‌زمینی وارد ایران شد، هیچ واژه‌ای برای نامیدنش توی دست‌وبالمان نداشتیم. پس برای اینکه این کمبود را رفع کنیم از واژۀ فرانسوی آن  pomme de terre  به معنی (سیب و زمین) کمک گرفتیم و عبارت (سیب‌زمینی) را به جای آن قرار دادیم.

در واقع می‌توانیم به این نتیجه برسیم که گرته‌برداری واژگانی یعنی ترجمۀ لفظ به لفظ از یک زبان بیگانه. این ترجمه در بسیاری از مواقع باعث تقویت زبان می‌شود.

در زبان فارسی واژه‌های زیر از این طریق وارد زبان فارسی شده است:

آسمان‌خراش ---> sky scraper

راه‌آهن ---> rail road

مغزشویی ---> brain washing



پ ن: ارکیده  عزیز توی وبش گلستان خوانی گذاشته یکی از مزیت‌هاش اینه که حکایت‌ها رو خیلی کوتاه می‌نویسه؛ یعنی اگر یه حکایت تودرتو هم باشه اون رو به قسمت‌های کوچک تقسیم می‌کنه و می‌نویسه. دیدم چقدر خوبه این مدلی، حوصلۀ مخاطب هم سر نمی‌ره پس تصمیم گرفتم من هم این مدل پست‌ها رو کوتاه بنویسم تا خسته نشید.




  • گلی

کلیشه‌کشی

يكشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۰۱ ق.ظ

این شما و این هم آخرین مطلب دربارۀ کلیشه‌های زبان فارسی.


آقای دهخدا در فرهنگ لغتنامۀ خودش دربارۀ "قابل" این‌طور گفته: کلمه‌ای است عربی و صفت فاعلی از قبول به معنی پذیرا، پذیرنده، قبول‌کننده.

حالا مترجم‌های عزیز able انگلیسی و فرانسوی را که به معنی توانایی و امکان است رو به معنی قابل و غیرقابل ترجمه کردند.

بعد از آن هم مترجم‌های عزیز و دوست‌داشتنی و البته باسواد و دنیا دیده‌مان هرجا واژه کم آوردن، جناب آقای "قابل" را استفاده کردند.

چند تا از شاهکارهای این دوستان و کلمه‌های مناسبی را که می‌توان به جای آن استفاده کرد، در پایین می‌بینیم:


۱: غیرقابل نفوذ در حالیکه به راحتی می‌توانیم بنویسم: نفوذناپذیر؛

۲: قابل جبران ..... جبران کردنی؛

۳: قابل اجرا.... اجرا شدنی؛

۴: غیرقابل‌اطمینان... نامطمئن؛

۵: قابل‌احترام.... محترم؛

۶: قابل‌دسترس .... در دسترس؛

۷: قابل‌اشتعال .... اشتعال‌زا؛


خب حالا من چند تا از ترکیب‌هایی که با "قابل" ساخته شده رو می‌نویسم و شما کلمۀ مناسب رو جایگزین کنید.

۱. قابل تخمین؛

۲. غیرقابل‌انتظار؛

۳. غیرقابل‌دسترس؛

۴. غیرقابل‌تصور؛

۵. قابل‌اختصاص؛

۶. قابل‌اطمینان؛

۷. قابل‌تخفیف؛

۸. قابل‌تقدیر؛

۹. قابل‌تحمل؛

۱۰. قابل‌تصور؛

۱۱. قابل‌تخفیف؛

۱۲. غیرقابل‌بازگشت؛

۱۳. قابل‌اشتعال؛

۱۴. قابل‌قیاس؛



نکتۀ پایانی و حتی تستی و کنکوری، هرگاه "قابل" به‌معنی پذیرنده و قبول‌کننده و شایستگی و سزاوار باشد یعنی در معنی صحیح خودش به‌کار رفته و نیازی به تغییر ندارد در غیر این صورت و زمانیکه با کلمه‌های دیگر ترکیب شده است، باید متن ویرایش شود.



پ ن: دو نکته که ربطی به ویرایش نداره. می‌شه لطفاً یه فیلترشکن خوب برای ویندوز بهم معرفی کنید.

دوم اینکه این روزها اگر یادتون بود یه کوچولو ما رو هم دعا کنید لطفاً(:



  • گلی