بارون میاد جل جلکی
:::یک
چه خوبه آدم هر روز با صدای شرشر بارون بیدار شه(:
شیراز دستکمی از پاریس نداره، اگر هر روز آسمونش ابری و بارونی باشه.
:::دو
خیلی سال پیش یه فیلم دیدم دربارهٔ یه دختر پسر. پسره وقتی میبینه دختره دلش پی کسی دیگهای ولش میکنه؛ ولی بهش میگه، میدونم انتخابت مناسب نیست و من بیشتر دوست دارم برای همین من یه سال دیگه فلانجا منتظرت میمونم اگر پشیمون شدی بیا اونجا تا دوباره مثل روز اولی که هم دیگه رو اونجا دیدیم رابطهمون رو دوباره شروع کنیم.
پسره یه سال بعد میره همونجا که وعدهشون بوده و همونطور که با هم قرار گذاشتن سه روز، میره سر قرار ولی دختره نمیاد یه سری اتفاقات در راستای این اتفاق میافته. فیلم رو خیلی دوست داشتم اون موقع، مخصوصاً اخلاق و منش پسره خیلی به دلم نشست؛ این چند روزه هی یاد فیلمه میافتم؛ ولی اسمش یادم نمیاد که برم دانلودش کنم و دوباره ببینمش.
::: سه
یه شعر شیرازی هست با این مصرع شروع میشه:
بارون میاد جل جلکی جیبای آقام پر نخود چی
هی میخونمش هی ذوق بارون میکنم(:
:::چهار
بهنظر خدا معامله رو قبول کرده و میخواد ده سال از عمرم کم کنه
من که راضیم ((:
:::پنج
دکتر میم پنجشنبه میگفت: ایشالا شیراز سیل بیاد تو یکی رو با خودش ببره((:
- ۹۶/۱۲/۰۶